جناب میرآقا ازابتداAlireza Miragha_Shayan Shahsavari (5)
یعنی معرفی شما شروع کنیم…

من ٨ اسفند ۵٧ به دنیا اومدم اما خانواده شناسنامه ى من رو فروردین ۵٨ گرفتند، اما من فروردین رو قبول ندارم و میگم که اسفند ماهی هستم

یعنى یه جورایی می شه گفت از بچه های انقلاب هستید ؟
من دو هفته بعد از انقلاب به دنیا اومدم

چندمین بچه ی خانواده؟

اول

یعنى استارت موسیقى خانواده با شما بود؟

درست تر میشه گفت استارت هنر خانواده با من بود، در ابتدا بگم من عمویى دارم که کلاس هاى آزاد موسیقى رو مى رفتند و سنتور هم یاد گرفتند
ایشون باعث شدند که پدرم، من و خواهرم رو به کلاس ارف برای یادگیری موسیقى بفرستند که من در آن زمان ٩ سال داشتم.
این شروع ورود من به دنیاى موسیقى بود.
من و خواهر و برادرم هر سه فارغ التحصیل رشته هاى هنرى شدیم.
من وارد موسیقى شدم و تو همین رشته فارغ التحصیل شدم، خواهرم فارغ التحصیل هنرستان هنرهای تجسمى و گرافیک شد و برادرم هم امیر رضا میر آقا فارغ التحصیل رشتهء بازیگرى است که در بازیگری موفق شدند و سریال آب پریا رو با خانم برومند کار کردند، روزهاى بد به در،و شهر موش ها که دوباره جدیدا اکران شد ایشون صدا پیشه ى شخصیت کپل بود.
من از بچگى خیلى به موسیقى علاقه داشتم یادم هست که فامیلهاى مادرم اون سالها ارگ داشتند و من هر وقت به منزل آنها میرفتم (۶ یا ٧ سالمم بود) سعى میکردم خودمو برسونم به اون ارگ جا داره که یه تشکر خیلى ویژه داشته باشم از خانواده ام چون تو زمانى که من وارد هنرستان موسیقى شدم یعنى سال ٧١، ٧٢ نگاه هیچ کس به موسیقى نگاه درستى نبود نه نگاه مردم و نه جامعه و نه فرهنگ جامعه و مردم این فرهنگ امروز بود.
تو اون شرایط و تو اون محلى که من بزرگ شدمAlireza Miragha_Shayan Shahsavari (2)
تمام هم سن و سالهام روحیه شون کاملاً با روحیهء من فرق داشت و با این شرایط خانواده این اجازه رو به من دادن که این رشته رو انتخاب کنم و این یکى از شانس هاى بزرگ زندگی من بود.
پدر من هیچ موقع نمی گذاشتند من برای گرفتن ساز مقروض بشم، هر جورى بود ساز رو برای من تهیه مى کردند، این تاریخچه ى اولیه من و ورود من به عرصه ى موسیقى بود

خب، رفتید هنرستان وثبت نام کردید؟

نه سوم دبستان بودم که رفتم کلاس ارف اولین بار که سال ۶۶ بود، ٢ نفر از اساتید کلاس یکى آقاى فخیمى و یکى هم آقاى ناصر نظربودند که الان یکى از بهترین آموزشگاه هاى موسیقى رو در ایران دارند و خودم هم الان در این آموزشگاه تدریس دارم، من رفتم پیش آقاى فخیمى و ایشون معتقد بودند من آدم مستعدى هستم تو موسیقى و اینو به پدر و مادرم هم گفتند،وقتی که من ٢ ترم رو گذروندم ایشون گفتند من میتونم ساز تخصصى انتخاب کنم، پدرم مردد بود برای انتخاب ساز که آقاى فخیمى گفتند ویولن رو مى تونه انتخاب کنه، پیانو هم ، هرسازى که بخواد رو میتونه بزنه

اون موقع هم که اصلا پیانو نمى شد انتخاب کرد چون هم پیدا نمیشد در ضمن موقعیت مالی هم مناسب نبود،
از این رو ویولن انتخاب شد براى من و ٢ سال کار کردم و اون استاد انقدر با من بد تا کرد که من از ساز زهی زده شدم، من عاشق سازهای شستى دارم مثل پیانو و ارگ و اینا که بهش میگن کلاویه اى و منظور از شستى دار یعنى هر سازى که داراى دکمه هاى سفید و سیاه هست و من خیلى علاقه داشتم،
اون سال ها هم ضبط ٢ کاسته اومده بود که پدر و مادر من میرن براى خریدنش وقتى برمى گردن یک جعبه ى زشت تو دستشون بود وقتى در جعبه رو باز کردم دیدم یه آکاردئون ایتالیایى ٣٢ باس توشه والبته با استاد هم صحبت کرده بودن یه آقایى به اسم آقاى کاظم زاده.
اون موقع موسیقى هنوز در کنار درسم ادامه داشت. استاد موسیقى من آقاى فخیمى خیلى به پدر مادر من اصرار کردن که منو بفرستن هنرستان موسیقى اما به دلیل عدم شناخت، پدرم گفتند نه و اگر وارد هنرستان موسیقى بشه بقیه درس هاش رو پیگیرى نمیکنه و نمیخونه.
سالهاى اول و دوم راهنمایى ،مدرسه ای که میرفتم براى برنامه صبحگاهى سرود ملى رو با ساز دهنى میزدم و تو گروه سرود مدرسه آکاردئون مینواختم. یکی از دوستان هم بود که کیبورد میزد به اسم آقاى کُرمى و همین باعث شد گروه سرودمون تو منطقه مقام بیاره و من اولین بار اول راهنمایی بودم تجدید آوردم ودیگه سوم راهنمایى پدرم تصمیم گرفتند منو به هنرستان موسیقى بفرستند
و سال ٧١ وارد هنرستان شدم و استاد خورشید فر(خدا رحمتشون کنه) گفتند که قدو قواره ى این بچه به کنتر باس میخوره گفتم من ساز زهى دوست ندارم و میخوام ساز بادى بزنم، اونجا بود که یکی از اساتید گفتند میخواى ترومپت بزنى ؟ گفتم بله، رفتم خونه گفتند چى شد گفتم ترومپت رو انتخاب کردم
پدرم رو به درستی یادمه قشنگ دو دستى سرشو گرفت و نشست اما این تنها عکس العمل خانواده ى من بود و بعدش همیشه مورد حمایتشون قرار گرفتم، دیگه از اونجا بود که موسیقى خوندم و ادامه دادم.Alireza Miragha_Shayan Shahsavari (1)

سوم راهنمایى بود که شاگرد سوم هنرستان موسیقى شدم.
بالاخره رسیدم به اول دبیرستان و به خاطرِ صحبت های خانواده و تاثیرگذاری اونها از هنرستان موسیقى بیرون اومدم و باید دبیرستان رو با رشته ى ریاضى شروع میکردم
روزى که رفتیم از هنرستان موسیقى گواهى بگیریم آقاى فخیمى مدیر و آقاى اتابکى ناظم هنرستان کلى با مادر من حرف زدند و اظهار ناراحتی کردند، از همه مهمتر من عاشق هم کلاسى هام بودم که الان هم دوستان خوب من هستند.
مادر به من نگاه کرد و گفت: مى خواى چیکار کنى؟ گریه کردم و گفتم که من عاشقانه اینجارو دوست دارم، و مادر به خاطر رفتار و علاقهء من به موسیقى گواهى رو پاره کرد و همون لحظه من رو تو هنرستان ثبت نام کرد و اینطور شد که تا الان موزیسین موندم.
از سوم راهنمایى تا کارشناسى ارشد موسیقى خوندم.

کى رفتید خدمت؟ یعنى وقتى که دیپلم گرفتین رفتید؟
نه من سال ٧۶ دیپلم گرفتم سال ٧٨ خدمت رفتم و تقریباً همه ء مراحل تحصیلم رو با دو سال تأخیر گذروندم و سال ٨٩ کارشناسى ارشدم رو گرفتم.
.
یعنى شما تا سال ٨٩ فقط خرج موسیقى کردید؟یا نه در آمدى هم داشتید؟
من درآمد داشتم، الان ٢٠ سال هست که روى صحنه ام، اما از سال ٧۴ تا ٧۶ اجراهاى هنرستانى داشتم، ولى از ٧۶ به بعد به طور جدى کار کردم ، از سال ٧۶ تا ٧٨ نوازندهء ترومپت ارکستر سمفونیک صدا و سیما بودم، از ٧٨ تا آخر ٨۶ نوازنده ى ترومپت ارکستر سمفونیک تهران بودم از سال ٧۶ به بعد نوازندگى ترومپت پاپ رو با جناب بیژن خاورى و آقاى خشایار اعتمادى شروع کردم، ٢ سال در ارکستر فیلارمونیک تهران به رهبرى آقاى شریف لطفى ساز زدم.

ارکستر سمفونیک به رهبرى کدام اُستاد بود؟
مرحوم فریدون ناصرى من این اساتیدی رو که نام می برم ٩ سال رو با این عزیزان بودم مرحوم ناصرى، استاد چکناواریان،آقاى رهبرى،آقاى شهداد روحانى، آقاى نادر مشایخى، آقاى منوچهر صهبایى، ایرج صهبایى، طالبخان شهیدى و یک رهبر هم از سوئد بود یک رهبر هم از روسیه خیلى خوب بودند، من با اساتید بسیار خوبى کار کردم، و در دوره ى بسیار خوبى تو ارکستر سمفونیک بودم که نوازنده هاى بزرگى داشت مثل آقاى کامکار، مرحوم امیر بهشتى استاد ترومپت خودم و مرحوم میردادیان، آقاى ناصر رحیمى، جناب جاوید مجلسى و همه ى بزرگان بودند، و نسلى که با من وارد شد پیشرفت خوبى داشت و انصافا هم به من کمک بزرگی کردند از سال ٨٢ هم عضو خانه ى موسیقى شدم و بطور پیوسته حضور دارمAlireza Miragha_Shayan Shahsavari (4)

در اصل شما موسیقى کلاسیک رو آغاز کردین و فرمودید اولین اتفاق هنرى تون در پاپ با آقاى بیژن خاورى بوده ومن فکر می کنم این ها به هم ارتباطی ندارند، بعد از اون همه کلاسیک چه طورى وارد پاپ شدید؟

خب پاپی که جون گرفت رو خیلى دوسش داشتم و علمش هم داشتم، به خاطرِحضور آدم هایی که اون سال ها بودند و به من کمک کردند، آقاى منوچهر اسلامى من رو به گروه آقاى خاورى بردند و تنظیم ها کاره آقاى فواد حجازى بود و عاشق ساز هاى کوبه اى هم بودم از این رو بنده از سال ٧۶ به عنوان یک پرکاشنیست هم وارد پاپ شدم، یعنى من با آقاى اعتمادى پرکاشن زدم، از اون سال پرکاشن هم اومد تو زندگى من
اما الان من فقط با آقاى بنیامین بهادرى روى صحنه پرکاشن میزنم، و بیشتر تلاش میکنم به عنوان یک نوازندهء ترومپت ظاهر بشم ولى مى بینیم که تعداد خیلى زیادى خواننده ها وجود دارند که هر کدوم هم نوازنده ى ثابت دارند و در بین این دوستان خیلى زیاد استعدادهای خوبی دیدم و از طرفى هم خیلى بى استعداد دیدم که حالا به دلیل دستمزد کم تهیه کننده هاى غیر حرفه اى رو میارن و مثلا میگن چرا یه نوازندهء حرفه اى رو که شناخته شده است و یه دستمزد بالا داره بیاریم.

این که ربطى به تهیه کننده نداره مگه شما دستمزدتون رو از خواننده نمى گیرید؟
بعضى موقع ها تهیه کننده و بعضى موقع ها خواننده، خیلى از خواننده ها هم دوست دارن پول بیشتر رو تو جیب خودشون بگذارند و کمترشو بدن به گروه البته بعضى ها هم هستن که گروه خوب میگیرن و پول خوب هم میدن

بله یک نفر هست
بله بابک جهانبخش
خودم که عاشق بابکم و همه ى گروهش هم دوستاى خوب من هستند، من فقط کنسرت آخریش رو نرفتم، همیشه کنسرت هاش رو رفتم و لذت میبرم، همه ى خواننده ها عالین ولى من از بین همه ترجیح میدم برم کنسرت بابک و لذت ببرم.

این احترام به دوستداران صداشون هست یا احترام به شخص خودشون؟
هر ٢ مورد کسى که یک سال تلاش میکنه و آلبوم میده فقط ٢٠٪ میتونند متوجه بشند که شخص چیکار کرده
که این ٢٠٪ بیشتر خواننده ها و نوازنده ها هستندو تعداد دیگر کسایى هستن که موسیقى رو مى فهمن

پس کسانی که به کنسرت میان براشون مهم نیست کى داره نوازنندگى مى کنه؟Alireza Miragha_Shayan Shahsavari (6)
نه،
مردم ایران که من مخلصشون هم هستم ولى شخصیت هایی هستن که اکثراً عقلشون به چشمشون هست، یعنى تو جامعه ى هنرى ما بازیگر و خواننده معروف میشن، و بیشتر وقتها اینکه پشت این عزیزاى بازیگر و خواننده چه افرادى زحمت کشیدند و عرق ریختن مهم نیست.
من براى اولین بار رهبرى ارکستر به عهده گرفتم تو این ١٧، ١٨ سال به خوانندگى فرزاد دَزدَمه، ایشون یک گروهى رو پیشنهاد دادن که بیارن من دیدم و گفتم ببخشید من گروه حرفهاى که خودم میشناسم رو میارم، آرش سعیدى، نیما رمضان، سروش عدل، بردیا امیرى،محسن خاش، رضا لمعانى، فوأد سمندى ( که از یاران قدیمیه آقاى دَزدَمه هستن) و خودمم که به عنوان رهبر ارکستر، نوازندهء ترومپت و کیبورد فعالیت خواهم کرد، و این عزیزان واقعا نوازنده هاى درجه یک و حرفه اى هستن یعنى نت رو که میدى بهشون دیگه لازم نیست هیچ چیز دیگه اى بهشون بگى چون خودشون بهترین رو اجرا میکنن.

خب یه سوال، فرزاد دزدمه اونقدرى در نمیاره که بخواد یه همچین گروهى بگیره اونوقت همه ى پول رو باید بده به گروه؟
بله قبول کرده به من فقط گفت قیمت بده و برادرى تو نشون بده منم مى خوام سعى کنم برادریمو تو این ٢ تا اجرایى که تا آخره تابستون داره نشون بدم ولى بعدش انتظارات منم تغیر میکنه، من به عنوان یک نوازنده خیلى ناراحتم و سختى کشیدم چه طور براى لباس و گریم و نور و عکس پول میدن ولى به نوازنده که مى رسه همیشه انتظار کمترین رو دارن…!!! اینا هستن که تعیین کننده ى موسیقی هستند و باید حقشون رو بگیرن.

خیلى کم داریم کسانی رو که دارن حق واقعیشون رو مى گیرند؟
بله خیلى کم حتى بعضى هاشونم حق واقعى شون نیست برگردیم به دهه ى اول پاپ یعنى اوایل انقلاب و بعدش

چرا هنرمند هاى اون سال ها نیستند و فعالیت نمى کنند ؟

یک شبى که یکى از بهترین شب هاى زندگى من شد، علیرضا قرائى منش، مهدى یغمایى، حمید حامى، نیما مسیحا، رضا لمعانى ، حامد سوفى پور یک محفل کاملا موزیسینى و خیلى خوب همه بودیم و خوندیم و خوندند و من واقعا دیوانه شدم و بهشون گفتم متاسفم براى خودم که بعضى موقع ها باید براى پول ساز بزنم و شماها نیستید که با شما کار کنم و باید براى کسانی ساز بزنم که فقط پول در بیارم، من انصافا هرجا که بودم تو هر گروهى لذت بردم ولى خب این لذت خیلى کم بوده.

حالا چرا نیستند؟
چون اوایلى که این موزیک راه افتاد و فواد حجازى ها ..بهروز صفاریان ها ..و شادمهر ها و پدرام کشتکارها بیشتر کار میساختند موسیقى آکوستیک خیلى مهم بود، ساز زنده خیلى مهم بود، الان ساز زنده خیلى کم شده و اینها میشه که دیگه روح و حال تو کار از بین میره.

متاسفانه موسیقى ما امنیت نداره حتى خواننده هاش.
بله
مثلا یک دفعه یک خواننده با یک آهنگ میره بالا و یک دفعه هم با یک آلبوم میاد پایین، و این واقعا بده مخصوصا براى شما هم که حرفه اى هستید و درآمد زندگیتون از این راه هست.

بله فقط از این راهه، مثلا مارو از بیرون که میبینن فکر مى کنن چقدر شادیم و چقدر پول داریم و خوب زندگى مى کنیم ولى من دارم خیلى معمولى و مثل یک آدمِ معمولى زندگى مى کنم، یه جا خوندم که نوشته بود بچه هاى گروه بنیامین درصدى پول مى گیرن ، به خدا ما اینطورى نیستیم ما هم مثل بقیه همکارامون دستمزد اجراهامون رو میگیریم.

الان شما به صورت رسمى نوازنده ى بنیامین هستى؟

رسمى که نه ولى فعلا ٧ سال هست که دارم با ایشون ساز میزنم.Alireza Miragha_Shayan Shahsavari (3)

با چه دوستانی تا به حال روی استیج ساز زدید ؟

بیژن خاورى، خشایار اعتمادى،علیرضا عصار، فرمان فتحعلیان،حامى، نیما مسیحا، مانى رهنما، بنیامین، آریان، مرتضى پاشایى، فرهاد جواهر کلام،سعید شهروز،بهنام صفوى، امیر کریمى، امیر تاجیک، مسعود خادم، رضا صادقى، بابک جهانبخش، فرزاد فرزین، محسن یگانه خیلى از عزیزان دیگه که یادم نمیاد فقط با آقاى خواجه امیرى تا حالا همکارى نداشتم.
.
رضا صادقی عزیز با خودش سازهاى بادیشو شهرستان نمى بره؟
ساز زهى و ساز بادى جزو اولین گروه هایى هستن که خیلى به موزیک رنگ و روح میدن ولى جزو اولین حذفیات هم هستند.

شما خوانندگی هم کردید؟
بله تیتراژ خوندم، فیلم سینمایى سریال ، به عنوان مثال سریال اُ مثبت رو من خوندم، سریال عروس ، فیلم سینمایى اسپاگتى در ٨ دقیقه کارى از رامبد جوان و فیلم سیندرلا و سریال عشق تعطیل نیست که هر دو کارى از جناب بیژن بیرنگ و آهنگسازى على بیرنگ عزیز بود.

چرا حال موسیقى الان خوب نیست؟
چون احساس تو آثار کم شده، خلاقیت کم شده، سواد و تجربه کم شده و همه دچار روزمره گى و بر طرف کردن دغدغه هاشون هستن.

پس دقیقا به دل مردم و خواسته هاشون جلو میریم

بله دقیقا، الان فقط خواسته، خواسته ی مردمه، چون همین مردم هستند که پول خرج می کنند

و بالاخره حرف آخر؟
خیلى دلم پُره و خیلى دغدغه داریم و باید در آخر گفت واقعا من و همه همکارانم دوست داریم به یک رفاه شغلى و نسبی از طرف مردم و مسئولین برسیم.
سپاس و خیلی ممنونم از شما و همه همکاراى محترمتون.

[jwplayer player=”1″ mediaid=”5362″]

دانلود با کیفیت