خبرنگار نواک – شهرام بزرگمهر خواننده قدیمی موسیقی پاپ کشورمان که چهار آلبوم در کارنامه کاری خود دارد، با او گفت و گویی ترتیب دادیم که در ادامه آن را می خوانید.

آقای بزرگمهر اول از همه یک معرفی از خودتان و نحوه ورودتان به موسیقی برای مخاطبان داشته باشید.

ورود من به موسیقی برای سال ۱۳۸۰ است. من همزمان با ورزش های قدرتی که انجام می دادم در کلاس های آقای محمد نوری ثبت نام کردم. سال ۸۳ اولین آلبوم من با نام دیوار شکسته منتشر شد. آن سالها فضای موسیقی با حال حاضر تفاوت بسیار زیادی داشت. سختگیری های وزارت ارشاد خیلی  بیشتر از الان بود و برای اخذ مجوز خوانندگی پروسه زمانی بسیار طولانی و فنی تری را نسبت به الان داشتیم. شاید ماه ها گرفتن مجوز خواندن و اجرا زمان می برد.

در این مسیر محضر چه اساتیدی آموزش دیدید و چه دوستانی به شما کمک کردند؟

آن زمان من و دوستانی مثل فرزاد فرزین، مهدی مقدم، مهدی مدرس، محسن چاووشی و خوانندگان دیگر در استودیو آفاق فیلم کار می کردیم و تنظیم کننده اکثر کارهایمان شهاب اکبری بود البته دوستان دیگری هم در آنجا فعالیت میکردند.

آموزش موسیقی و آواز من با استاد محمد نوری بود و سازهای گیتار، کیبورد و پیانو را هم آموزش دیده ام.

از آلبوم اول برایمان بگویید؟ با چه کسانی همکاری کردید و چند قطعه داشت؟

همانطور که میدانید آلبوم اولم به نام دیوار شکسته سال ۸۳ منتشر شد که آهنگسازی آن با دوست خوبم آقای فراز افشار بود که البته سالهاست از ایران خارج شده و در آنجا زندگی میکند. این آلبوم هشت قطعه دارد و یک قطعه دمو که البته آن زمان به آن دمو میکس میگفتند و فضایی اسلو و ملایم داشت.

رفت تا آلبوم دوم یا در این بین شما تک قطعه هم منتشر کردید؟

در این بین من چند تک قطعه منتشر کردم و بعد از آن در سال ۸۵ آلبوم همصدای قلبم را منتشر کردم. آلبوم همصدای قلبم را به صورت اینترنتی پخش کردیم چون تازه سایت های موسیقی رونق گرفته بود. همچنین آلبوم سوم با نام عهدی دوباره را نیز سال ۸۷ به صورت اینترنتی پخش کردیم و یک سال بعد یعنی سال ۸۸ من از ایران خارج شدم.

از خروجتان از ایران برایمان بگویید. عرصه تنگ شده بود؟

سال ۸۸ نسبت به الان اگر بخواهم در خصوص موسیقی مقایسه اجمالی داشته باشم، زمانی که من از ایران خارج شدم ما حدودا ۲۰ نفر خواننده نسل جدید داشتیم باقی همه به صورت غیرمجاز کار می کردند. شرایط موسیقی به شکلی پیش می رفت که خواننده های جدید وارد این عرصه می شدند و فضای موسیقی از حالت حرفه ای خود خارج می شد. یعنی فضا دیگر مثل قبل نبود و دوستی هایی که وجود داشت و انسجامی که بین خواننده ها بود، از بین رفت. من هم دیدم اوضاع به این شکل است احساس کردم باید از این فضا دور باشم. آن موقع همزمان بود با شروع مشکل قلبی من که به این دلیل خیلی کم کار شده بودم و ترجیح دادم از این فضا دور باشم و جایی باشم که هم بتوانم با آرامش بیشتری زندگی کنم و تجربیات جدید کسب کنم و هم ادامه تحصیل دهم.

مدتی که ایران نبودید فعالیت هنری داشتید؟

خیر در سوئد سعی کردم بیشتر اجرا برگزار کنم.

چه سالی برگشتید؟

سال ۹۲ به ایران برگشتم. اولین اجرای تلویزیونی ام را برای آیتم ویژه برنامه بر آستان جانان شبکه ۵ انجام دادم و بعد از آن کار روی آلبوم جدیدم با نام خواستنی را شروع کردم.

«خواستنی» چه زمانی منتشر شد؟

آلبوم خواستنی یک پروسه جالبی داشت. من دوستانی که برای همکاری انتخاب کردم کسانی بودند که هرکدام در سبک کاری خودشان جزو بهترینها هستند دوستانی نظیر پوریا حیدری، شهاب اکبری، سعید سام، مازیارعطاریان و … . ما این آلبوم را برای سال ۹۵ آماده و منتشر کردیم. در این آلبوم سعی کردیم از هر سبک موسیقی پاپ یک قطعه و از هر ساز یک تک نوازی داشته باشیم.

من این آلبوم را از سال ۹۲ شروع کردم و سال ۹۵ آماده شد که دلیل دیر آماده شدن آن این بود که هم کارها را با سازهای زنده با بهترین های نوازندگی آن روزها ضبط کردم که زمانبر بود و هم در دفتر ارشاد جهت اخذ مجوز ما خیلی اذیت شدیم. من در سالهایی که ایران نبودم فضای دفتر کل اداره موسیقی تغییر کرده بود، مدیرانی که  می شناختیم هیچ کدام نبودند و سبک انتخاب کارها تغییر کرده بود.

از سال ۹۵ تا ۹۸ چرا اتفاقی رخ نداد؟ از زمانی که به ایران بازگشتید، اجرا داشتید؟

 من در دو الی سه برنامه تلویزیونی در این مدت اجرا داشتم. زمانی که من تیزر آلبوم خواستنی را پخش کردم شروع خوبی برایم بود اما متاسفانه بعد از دو ماه مشکل قلبی من حاد شد و دوبار درگیر حمله قلبی شدم و به کما رفتم اما خدا خواست و دوباره در خدمتتون هستم. جسته و گریخته چند کار تولید کردم و یک کار برای جشنواره حضرت عباس به نام التماس ساختم و دو قطعه به نام های بی تو، لحظه های خوش را منتشر کردم. همچنین دو قطعه آماده کردم که پخش نشد.

برای ادامه چه برنامه ای دارید؟

بعد از آلبوم خواستنی کنسرتی برای آذرماه آن سال داشتم که متاسفانه به خاطر مشکل قلبیم دکتر اجازه بیشتر از ۲۰ دقیقه اجرای زنده را به من نداد که به این دلیل کنسرت لغو شد و من در صفحه های مجازی خودم این موضوع را اعلام کردم و از همه دوستان عذرخواهی کردم. آخرین خبری که  دکتر بهم داد این است که ۳۰ درصد بهبود قلبی پیدا کردم و احتمال اینکه هرچه سریعتر بتوانم به مارکت برگردم زیاد است.

در بحث پخش کارهایتان سایت های ایرانی آرشیو آثارتان را کامل دارند؟ مخاطبان به کجا مراجعه کنند که کارهای شما را کامل گوش بدهند؟

در سایت های مرجع همه کارها هست ولی خب به خاطر خروج من از ایران و مشکلاتی که پیش آمد یک سری از کارها در سایت ها نیست که به امید خدا دوباره به روز رسانی خواهیم کرد.

ما شنیدیم که در سرویس های بین المللی هم کارهایتان را منتشر کردید. در این مورد هم توضیح می دهید؟

الان مدتی ست  که کارها روی سرویس های بین المللی وجود دارد. از طریق سایت و شرکت محترم نواک این کار را انجام دادیم. من از چند سال قبل قصد داشتم این کار را انجام دهم اما خب شرکت ها تعهد کاری نداشتند و این کار را به صورت ضعیف انجام می دادند و متاسفانه خواسته های ما برآورده نمی شد اما خوشبختانه ما این قضیه را در نواک توانستیم مرتفع کنیم.

آقای بزرگمهر چند اسم می برم شما یک جمله درباره آنها بگویید.

فرزاد فرزین؟ یک دوست خوب و قدیمی اما کمی بی وفا.

شرکت ترانه شرقی؟ جریان اصلی موسیقی.

وزارت ارشاد؟ مرجع موسیقی و حامی.

زمانی که من به موسیقی برگشتم ریاست محترم دفتر اداره کل موسیقی جناب آقای طالبی و همینطور دبیر اداره کل موسیقی جناب آقای صادقی نژاد بسیار من را حمایت کردند و واقعا از لحاظ کاری آن زمانی که من مجوز گرفتم می توانم بگویم دفتر موسیقی ارشاد یکی از بهترین زمان های کاری و شورای موسیقی را داشت.

کنسرت؟ به زودی.

آقای حسین خانی؟ فعال در عرصه.

برادران حاتم پور؟ فعالان خوب و با لِوِل موسیقی.

هنرنمای پارسیان؟ آقای یاری عزیز که برای کار من بسیار مهربان و دلسوز بود.

اگر بخواهید یک پلی لیست ۵ آهنگه و یا بیشتر از قطعاتی که در این دو سه سال اخیر خوانده شده بسازید، چه قطعه ای و با صدای چه خواننده ای را در آن قرار می دهید؟

آهنگ خرابش کردی از فرزاد فرزین، آهنگ وقتش شد از مهدی مقدم، آهنگ من و تو از محسن ابراهیم زاده، آهنگ برقصا از محسن چاووشی، آهنگ بهت قول میدم از محسن یگانه و آهنگ میبینمت هنوزم کاوه یغمایی.

از دوستان رپ زیرزمینی نیز در پلی لیست خودتان قرار می دهید؟

بله، یاس باید باشد، یاس حقش است روی صحنه باشد.

امیر تتلو چطور؟

امیر تتلو بحث جدایی دارد. یک خواننده بسیار با استعداد و کار بلد است کسی که موسیقی، فضای کار، مردم و سلیقه ها را می شناسد. البته با شخصیت رفتاری او در این اواخر کاری ندارم و میدانم هر شخصی برای رفتارش دلیلی دارد.

فکر کنید یک قطعه می خواهید بسازید و دستتان باز است که تیم را خودتان بچینید، یعنی نوازنده و تنظیم کننده رو صرف نظر از وقت و هزینه خودتان انتخاب کنید. آن تیم را چطور می چینید؟

به هزینه ها اشاره کردید که موضوع خیلی مهمی است. ساده نباید از آن گذشت چون اول هزینه ها تضمین کننده نوع کار هست و انتخاب تیم را راحت تر میکند.

بله خب! درباره هزینه ها برایمان بگویید.

بیشتر کم کاری هم دوره های ما به  دلیل بحث هزینه ها است. مثلا زمانی که ما کار می کردیم یک آهنگ با ۴۰۰-۵۰۰ هزارتومان جمع می شد اما الان با ۳۵ میلیون تومان هم جمع نمی شود و اگر بخواهی کاری را در مارکت انجام بدهی باید کار خوب تولید کنی.

۳۵ میلیون هزینه تولید یا با هزینه پخش؟

هزینه تولید! هزینه پخش قابل قبول و همه گیر حدودا ۵۰ میلیون می شود.

یعنی یک قطعه تولید و پخش آن حدود ۹۰ میلیون تومان هزینه دارد؟

بله. این هزینه برای خواننده سنگین است. من نمی توانم اسم بیاورم اما قضیه هزینه کمر خیلی از بچه ها را شکست. وقتی درباره موسیقی حرف می زنیم باید به دهه ۸۰ برگردیم و از مهدی مقدم، کوروش صنعتی، ایمان سیاهپوشان، حسین صنعتی، شهاب بخارایی و خیلی از بچه هایی که الان کم کار هستند صبحت کنیم.

از آن دوره شاید تعداد خیلی کمی از بچه ها مثل فرزاد فرزین، محسن یگانه و محسن چاووشی به خاطر اتفاقات خوبی که برایشان افتاد به بالا آمدند که امیدوارم همیشه و همچنان موفق باشند و بدرخشند.

چرا باید به خاطر مارکتی شدن موسیقی و شرکت ها این همه خواننده به این عرصه بیایند؟ در حال حاضر سلیقه موسیقی مردم از طریق شرکت ها تعیین می شود. یک زمانی مردم کارها را می شنیدند و درباره تمام جوانب کار انتقاد می کردند. من نمیخواهم خواننده ای را زیر سوال ببرم اما چرا باید موسیقی طوری باشد که تمام مدیرانش بخواهند استعفا بدهند؟

حداقل اگر قرار باشد کسانی در موسیقی پاپ حرفی برای زدن داشته باشند باید آنهایی باشند که موسیقی را می شناسند و موسیقی را  بلد هستند. ما قرار نیست برند سازی کنیم بلکه قرار است از استعداد هایی که داریم استفاده کنیم اما استفاده که نمی کنیم هیچ، آنها را سرکوب هم می کنیم. به عنوان مثال چرا حامد هاکان که در سنین جوانی به خاطر مشکل قلبی فوت کرد، هیچ کدام از دوستانش برای مراسم هایش نرفتند؟! چرا هیچکس درباره او صبحت نکرد؟ حامد هاکانی که خیلیا به او مدیون هستند. خدا شاهد است من با حامد حرف زدم و گفت من از این مارکت دق می کنم و می میرم که همین اتفاق هم افتاد.

این شرایط موسیقی امروزی ماست. مقطعی، بیزینسی و پولی کار می کنیم.

یعنی شما می گویید وزارت ارشاد باید حمایت کند یا مردم باید قانونی کارها را بخرند؟

مخاطب ما جوان های زیر ۲۰ سال شدند. کسی که الان ۱۸ ساله است من را نباید یادش بیاید چون اولین کاری که منتشر کردم هنوز یک سال قبل از تولدش بوده! کسی باید جوابگو باشد که مسئول نشر آثار موسیقی در ایران است.

که متولی ندارد؟

بله متولی نداریم. ما قانون کپی رایت در ایران نداریم. چرا باید وقتی به ایران برگشتم ببینم ۵ تا از آهنگ های من را خواننده های دیگر خوانده اند و در آلبوم دیگران مجوز گرفته است؟ چرا ارشاد به خاطر عوض شدن نام یک اثر در آن زمان دوباره به آن اثر مجوز می دهد؟ خب ما سیستم ضعیفی داریم. چرا در وزارت ارشاد موسیقی سنتی در خصوص موسیقی پاپ نظر می دهد؟

آقای بزرگمهر خود خواننده های قدیمی مارکت گریز شدند. یعنی حتی اگر ما به عنوان یک مجموعه پخش اراده کنیم با آنها ارتباط بگیریم و بگوییم ما کارهایتان را منتشر می کنیم و بالا می بریم، نمی آیند و انزوا می گیرند.

چون دلشان شکسته است و مورد بی مهری و کم لطفی همه قرار گرفتند.

خب این سلسله ای می شود که همین طوری کم کار تر شوند.

ببینید مثلا من خودم را مثال می زنم. شما بگویید آقای بزرگمهر من شما را حمایت می کنم، قبول. این کار مستلزم هزینه است چه کسی این مشکل را مرتفع میسازد؟

من میگم حتی بدون هزینه! چون مجموعه هایی مثل نواک این دغدغه را دارد و تعریفی دارند برای خودشان که موسیقی جدی را حمایت می کنند.

من بخش پخشمان را سرجایش قبول دارم و دوستان محبت می کنند انجام می دهند. وقتی شما به عنوان برند دوباره بخواهید برگردید باید فعالیت مستمر کنید که این باز هم مستلزم هزینه است.

ببینید حتی می شود به گوش برسد، به عنوان مثال همین هنرمندانی که شما گفتین من ندید می گویم که کارهایشان روی هیچ کدام از سرویس های داخلی آرشیوش کامل نیست.

ما چند موضوع داریم. یکی بحث مدیر برنامه است. خواننده ای که کار نمی کند نیازی به مدیر برنامه ندارد. وقتی کار نکنی هر چقدرم که شما برند بوده باشی در زمان خودت اما کسی را نداشته باشی که پیگیر کارهایش باشد خوب دیده نمی شود. الان ما فقط بحث هرینه ها را داریم.

من حدود یکی دو سال گذشته سعی کردم مجموعه‌ای درست کنم و تمام بچه های قدیمی را در آن جمع کنم که متاسفانه حمایت نشدم.

به نظر من می تواند در قالب نشست باشد به عنوان مثال نشست های ماهیانه ای یا فصلی باشد.

یکی از سایت های خوب ما  این کار را می کند. البته جانب دارانه کار می کند و خواننده های قدیمی را دعوت نمی کند.

نواک این دغدغه را دارد تا جایی که در توانش است چه در اپلیکیشن و چه در فضای بین الملل کار خواننده را منتشر کند که این کار می تواند مخاطب خارجی پیدا کند. اما متاسفانه هنرمندان قدیمی جوابگوی ما نیستند تا با آنها برای پخش آثارشان همکاری کنیم.

من علت را به شما می گویم. علت اذیت شدن و دلسرد شدن است. بچه ها دست و بالشان خالی است.

گوشه گیری هنرمندان خوب قدیمی باعث شده فضای موسیقی تغییر کند.

بحث کسانی که خواننده های no name  را وارد موسیقی و حمایتشان می کنند مهم است. که خب البته این به خاطر این است که درصد بالاتری می توانند با آنها ببندند.

من خودم تا این لحظه تهیه کننده کارهایم بوده ام.

خب شما از لحاظ مالی دستتان باز بوده و توانستید هزینه کنید.

نه اونجوری هم نبوده! من شاید بیشتر هزینه های آلبومم را وام گرفته ام.

بله شما انگیزه داشتید.

من دوست داشتم کار کنم اما دوست نداشتم در موسیقی خودفروشی کنم. خدا شاهد است من برای آلبوم خواستنی شاید نزدیک به صد میلیون تومان قرض کرده ام! وقتی فضای رقابتی طوری است که نمی گذارند کار کنی وقتی خواننده ها به خاطر درصد پایین تهیه کننده ها زیاد شده اند، خب چه حرفی می ماند ما بزنیم.

ما به عنوان نسل بعد از یاور اقتداری ها و چنگیز حبیبیان ها برای موسیقی کم زحمت نکشیدیم و عمرمان را صرفش کردیم پس چرا ما از آن سهمی نمی بریم؟ چرا؟ چرا از مارکت تا ارشاد به طور کل فضای بازاری حاکم شده است.

ما الان موسیقی نداریم. پس وقتی موسیقی نداریم، کپی رایت هم نبودش مهم نیست.

بله، طبق آمار وزارت ارشاد در چند سال اخیر مشخصا تعداد تیراژ آلبوم ها کمتر شده.

علت را می دانید چیست؟ چون مردم پول به آلبوم نمی دهند. کشورهای دیگر از فروش آلبوم به خواننده رتبه می دهند. ما همچین موضوعی در ایران نداریم. مثلا یک خواننده در ایران ده هزار نسخه می فروشد،  با شرکت به مشکل می خورد و شرکت اعلام می کند که ۲ هزارتا فروخته، اینجا آمارها را از شرکت ها می گیرند و آمار مکتوبی وجود ندارد.

نظر شما در رابطه با دیده شدن یک خواننده و طرفداران موسیقی چیست؟

من به تازگی در صفحه اجتماعی خودم پستی گذاشتم و نوشتم که انقدر با دیگران عکس نگیرید و بنویسید من و فلانی، خودتان باشید. من خودم را مثال میزنم قرار نیست من به عنوان شهرام بزرگمهر برم کنسرت کسی که برند شده و باهاش برای دیده شدن عکس بگیرم! من چه ۵ نفر، چه ۱۰۰ نفر طرفدار داشته باشم برایم بس است به شرطی که واقعا طرفدار واقعی باشند که خدا رو شکر من اسمش را طرفدار نمیگذارم و دوست خطابشون میکنم چون سالهاست با وجود کم کاری و تمام مشکلات، بیماری و مسائلی که برایم پیش آمد همچنان پر مهر و با محبت در کنارم بودند و از من حمایت کردند و من از همشون سپاسگزارم.

از آقای بزرگمهر بابت وقتی که در اختیارمان گذاشتند تشکر کرده و برایشان آرزوی موفقیت روزافزون داریم.