یلدا انگالی ترانه سرای جوان کشور است که از سن ۱۲ سالگی وارد مطبوعات شده و با نشریاتی همچون همشهری، چلچراغ، پانا و… همکاری داشته است. وی در سن ۱۶ سالگی موفق به کسب رتبه اول جشنواره سراسری نو قَلمان شد.
یلدا انگالی ترانه سرایی حرفه ای را از سال ۸۹ آغاز کرده است و توانسته ظرف این مدت کوتاه فعالیت خوبی را از خود نشان دهد، از جمله دستاوردهای وی رتبه اول ترانه در جشنواره ارغوان در سطح دانشگاه های کشورسال ۹۱، برگزیده بخش ترانه در جشنواره سراسری ارسباران سال ۹۱ و نامزد نهایی جشنواره شعر فجر در بخش اشعار محاوره سال ۹۳ می باشد.
آنچه که در ادامه میخوانید مصاحبه اختصاصی سایت نواک با این ترانه سرا میباشد:
شما زمانی که کانون ادبی باران را در دانشگاه سراسری علوم اقتصادی تهران تاسیس کردید ترانه می نوشتید؟
خیر من بیشتر کلاسیک کار میکردم و عمدتاً در قالب غزل و رباعی که از جمله رباعیات آن زمان ِ من در کتاب “نگاهی تازه به دریا” به کوشش مجید زنگویی که مجموعه رباعیات معاصر ایران است نیز به چاپ رسیده است، اما شرایطی در سال ۸۹ فراهم شد که در محیط مارکت موسیقی و ترانه قرار گرفتم و آن زمان با فیدبکی که از اطرافیانم گرفتم احساس کردم میتوانم از تجربیاتم در نوشتن ترانه استفاده کنم.

چگونه شد که به سمت اجرای ترانه هایتان آمدید؟
زمانی که من وارد ترانه شدم دغدغه ی اصلی من، دغدغه ی “نوشتار” بود نه اجرا؛ فکر میکنم تا امروز هم دوستانی که من را میشناسند بیشتر با کارهای مکتوب من آشنایی دارند تا کارهای اجرا شده، و شاید همین اهمیتی که به آثارم به عنوان “ترانه ی مکتوب” داده ام باعث بهتر دیده شدن کارها شده.
زمانی هم که وارد ترانه شدم هیچ شناختی نداشتم و تنها تشنه ی یادگیری بودم با این وجود با گذشت ۵ ماه از ورودم به ترانه اولین کار از من واگذار شد.

فرهنگسرای ارسباران چه تاثیری برای رسیدن به هدفتان داشت؟
اکثر دوستانی که درباره افرادی که تازه وارد این حرفه شده اند، راهنمایی می خواهند پیشنهاد من برای “پیدا کردنِ مسیر” جلسات معتبر ترانه است که خیلی می تواند کمک کند. اما شرطِ اولِ لازم و کافی تلاش و استعدادخودِ فرد است که میتواند تعیین کننده ی مقصد باشد. خودِ من از جلسات خانه ترانه به مدیریت دکتر یداللهی شروع کردم و بعد عصر شعر و ترانه به مدیریت آقای کاکایی. این جلسات و جلساتی از این دست بهترین ابزار است برای اینکه شما بتوانید خوب را از بد تشخیص دهید.

درباره نقد های اینگونه جلسات بگویید که گاهی تیشه به ریشه ترانه سرایان میزند:
نمیتوان راجع به جلسات ترانه اینگونه قضاوت کرد. من منکرِ این نمی شوم که بله ممکن است نقد مغرضانه (به هر دلیلی) وجود داشته باشد یا برخوردهای غیر حرفه ای. اما اصل در این جلسات که بر این مبنا نیست! اصل در جلسات بر نقدِ حرفه ای است و هیچ کس نظرِ خود را به دیگران دیکته نمیکند در واقع فرقِ جلسات ترانه با کارگاه ترانه این است که فضا آزاد است و شما خودتان تصمیم میگیرید که کدام پیشنهاد و عقیده را در پیش بگیرید. ما منتقدان خیلی خوبی در این جلسات داریم که واقعاً تجربیاتشان می تواند راهنمای خوبی برای افرادِ تازه وارد باشد اما خب بله گاهی نقد غیرحرفه ای می تواند در ابتدای راه فرد را از ادامه ی مسیر دلسرد کند.

شما ترانه هایتان خوب دیده شد، قبول دارید که ارسباران هم باعث این مهم بود؟
فراموش نکنیم که ارسباران تنها یکی از اماکنی ست که فضا را برای برگزاری جلسات فراهم کرده و البته یکی از پرمخاطب ترینشان و اگر منظور شما “جلسات ترانه” است بله، همانطور که گفتم من سال ۸۹ که وارد فضای ترانه شدم تا سال ۹۰ یعنی یک سالِ نخست فقط تلاش به یادگیری داشتم و با وجودیکه همان چند ماه آغازین از من ترانه واگذار و منتشر شد اما تمام جلسات را پیگیری میکردم نه فقط خانه ترانه و یا عصر شعر و ترانه ارسباران را. فکر میکنم عمده ی آموخته های من از جلسات، ظرفِ همان یکسال اول بوده. چون بعد از آن فضای من تغییر کرد و متاسفانه قادر به حضور مستمر در جلسات ترانه نبوده ام.

یلدا انگالی دغدغه دیده شدن دارد؟
این که کسی فقط دغدغه اجرا داشته باشد اصلا خوب نیست اینکه کسی دغدغه نوشتار داشته باشد و به درجه ای برسد که بداند کارهایش برای شنیدار دیگران نیز خوب است آن زمان اتفاق خوبی می افتد.

شما به آن درجه رسیده اید؟
من هنوز دارم یاد میگیرم.
اما کارهایتان به اجرا هم رسیده است :
بله چون از من خواسته شد. و البته تا امروز هم اصل رو بر این بنا گذاشتم که تا جایی که خودم از کارهایم راضی نباشم آن را ارائه نمی دهم.
کمااینکه در این ۵سال به هیچ عنوان نشده است که برای خواننده ای ترانه بفرستم و خواهش کنم که کارم را مطالعه کند و به اجرا برساند! به خصوص که اصولاً ترانه سرای پُرکاری نیستم (هرچند این موضوع را ضعفِ خودم میدانم) اما اگر هم کاری در اختیار دوستان قرار داده ام همیشه ایشان بوده اند که لطف داشته اند و مستقیماً یا از طریق دوستان پیشنهاد همکاری داده اند.

ترانه مناسبتی هم می نویسید؟
کم پیش آمده که کار مناسبتی نوشته باشم، اما بله من یک کار به مناسبت نیمه شعبان داشته ام که با آهنگسازی جناب آقای حسین شریفی از شبکه سوم سیما همچنان در حال پخش است و یک ترانه هم زیر نظر بنیاد شهید با آهنگسازی آقای مهرداد نصرتی و خوانندگی آقای مهدی عباسی به نام “بدرقه” به اجرا رسید.

ترانه سفارشی چطور؟
بله چون من ترانه سرایی هستم که روی ملودی هم ترانه می نویسم می شود گفت کار سفارشی هم می نویسم.

با چه کسانی کار کرده اید؟
بسیاری از ترانه هایی که تا امروز از من واگذار شده یا براساس ملودی نوشته ام هنوز در نوبت پخش است. در این میان من بیشتر با آهنگسازهای مطرح لینک بوده ام تا خواننده ها شاید به همین علت که به عنوان ترانه سرایی که روی ملودی کار می نویسم بیشتر مورد توجه آهنگسازها بوده ام. همکاری با آقای مهرداد نصرتی شروع ترانه سرایی بر اساس ملودی بود و بعد از آن آهنگسازان و خواننده هایی نظیر پدرام کشتکار، حسین شریفی، نیما علامه، شهاب رمضان، علیرضا افکاری، رسول پویان، شاهین امیری، امید نادرزاده، وحید پویان، جواد هنرمند، علی مصیب زاده و…

چی شد به چاپ کتاب فکر کردید؟
از زمان شنیده شدن آثارم در فضای ترانه، دوستان ترانه سرای من که در حال حاضر اکثراً از قطب های ترانه هستند، نظر بر این داشتند که من باید به چاپ آثارم فکر کنم به چند دلیل که یکی از آنها ثبت معتبر آثارم بوده بنابراین همیشه این برنامه گوشه ی ذهنم بود، بعد از جشنواره فجر و دریافت دو پیشنهاد از سوی انتشاراتی ها تصمیم گرفتم که با انتشارات فصل پنجم کار کنم.

ویرایش نهایی ترانه هایتان را چه کسی انجام میدهد؟
ویرایش ترانه هایم را تماماً خودم انجام میدهم .
سال اولِ ورودم به ترانه از جمله افراد قابل اطمینانی که می توانستم از نظراتشان به عنوان نقد معتبر استفاده کنم می توانم از دکتر افشین یداللهی و حسین غیاثی نام ببرم. اما در حال حاضر ۴ سال است که منتقد بی رحمِ تمامِ ترانه هایم خودم هستم.

ترانه هایتان چقدر قدرت ماندگاری دارند ؟
هیچ نظری راجع به این موضوع ندارم چرا که در جریان نظرات بیرون نیستم و نمیتوانم لیمیت زمانی مشخصی برای ماندگاری ترانه ها مشخص کنم، آنچه که برایم ملاک و ایده آل است این است که تا روزی که می نویسم بتوانم اثری ارائه دهم که در نبودِ من قابلیت دفاع از خودش را داشته باشد.

چرا ترانه سراها به همکاری با خواننده ای که در مملکتمان مجاز نیست فکر میکنند ؟
قطعاً به خاطر ویترین این افراد.

چرا ترانه سرا های خانم کارشان زود به پایان میرسد؟
چند دلیل دارد و یکی از انها خود خانم ها هستند و برخوردی که با هم دارند.
میشود بیشتر توضیح دهید؟
خیلی کم میشود خانم های ترانه سرا از هم حمایت کنند. درهمچین شرایطی که خودِ خانم ها حامیِ هم نیستند نمیدانم چطور توقع حمایت و برخورد صحیح از سمتِ آقایان را دارند.
آقایان از هم حمایت میکنند؟
آقایان بیشتر، قطعاً فضا بین ترانه سرا های آقا و خانم فرق میکند. در عین حال تعداد ترانه سرا های خانم که به معنیِ واقعی کلمه “ترانه سرا” هستند بسیار کم است.

به خاطر حسادت؟
من ترجیح میدهم مسئله را باز نکنم اما در کل یکی از مسائل برخوردشان با یکدیگر است و دیگری برخورد جامعه موسیقی با ترانه سرایان خانم که البته ظرف چند سالِ اخیر و با بازتر شدن فضای جامعه، نگاه مارکت موسیقی به خانم ها هم معقول تر و حرفه ای تر شده.
حرف اخر :
تنها آرزویی که از صمیم قلب برای تمام جوانب موسیقی ایران و نه فقط ترانه دارم این است که امیدوارم فرهنگ موسیقی به سمتی برود که فعالانِ این عرصه حامی هم باشند و امیدوارم روزی را ببینیم که اگر عامل نگرانی در بستر موسیقی کشورمان و برای فعالانش وجود دارد از خارج از این مجموعه باشد و نه از داخل.

در ادامه عکس هایی از نگاه دوربین شایان شهسواری ببینید

photo_2015-07-01_18-18-28 photo_2015-07-01_18-19-25 photo_2015-07-01_18-19-17 photo_2015-07-01_18-19-38