آذرماهی است، متولد ۱۳۵۸ اهل نیشابور و از پدر و مادری فرهنگی و علاقه‌مند به شعر و ادبیات و در بیمارستانی در مشهد به دنیا آمده است. مادرش بیرجندی است. علاقه‌اش به پدربزرگ مادری، تابستان‌ها او را به بیرجند می‌کشاند تا از همان سه – چهارسالگی آواز خوش پدربزرگ، در چاووشی‌ها خوانی‌های خاص بیرجند، گوشه‌های نغمات افشاری را در ذهنش ماندگار کند.
از شمال تا جنوب خراسان برایش خاطره است. قدم زدن با پدر در باغ‌های گل‌کاری شدۀ عطار و خیام و بازی کردن با کاشی‌های فروریخته‌ی این بناها، کنار حوض فیروزه‌ای پر از آب، علاقه‌ی او را به هنر، ادبیات، معماری و موسیقی ایرانی، پررنگ کرد.
حجت اشرف زاده، خواننده‌ی دوست‌داشتنی نسل جوان است که به یاری دوستانش، در آشتی دادن نسل امروز با موسیقی اصیل ایرانی، بسیار موفق بوده است.

 

نیشابور شهر آرامیه؟
البته تا آرامش رو چی بدونید! من وضعیت حال حاضر نیشابور رو با نیشابور زمان کودکی هام خیلی متفاوت می‌بینم!

 هنوز به نیشابور سر می‌زنید؟
بله پدر و مادرم در نیشابور زندگی می‌کنند‌ و من بهشون سر می‌زنم.hojat ashrafzade- saeid hassani nasab (8)

 دقیقاً کی از نیشابور اومدین؟
سال ۱۳۸۳ بود. البته من از دوران دبیرستان یادمه که هر ده – پانزده روز یک‌بار برای آموزش فنون موسیقی می اومدم تهران و برمی‌گشتم. درواقع پیش استادان مختلف شاخه‌های مختلف موسیقی یاد می‌گرفتم که درنهایت با تشویق زنده‌یاد مشکاتیان، این کار ادامه پیدا کرد.
چی شد نرم‌افزار کامپیوتر خوندین؟
خب زمان ما، درست از سال‌های شصت‌ودو تا شصت‌وچهار به بعد، خانواده‌ها حس کردن که فرزند پسرشان می‌تواند در رشته‌های هنری تحصیل کند. تا قبلش این جرئت رو نداشتن و نگران بودن که آیا آینده‌ی فرزندشان برای تأمین زندگی با تحصیل در شاخه‌های هنری تأمین خواهد بود یا نه!

البته مخالفت‌های خانواده‌ها کاملاً بجا بود، چون در اون زمان، هنر ساز کار دقیقی نداشت. اما به‌تدریج زمانی که من در پایان دوران دبیرستان بودم هنرستان‌ها و دانشگاه‌های هنر جان گرفتند و رشته‌های درآمدزا در هنر، مثل گرافیک و سینما فعال شدند؛ بنابراین برای من بهتر بود که در یک‌رشته‌ی مهندسی و فنی هم تحصیل کنم که برای آینده‌ام مفید باشه که البته این رشته خیلی به دردم خورد.hojat ashrafzade- saeid hassani nasab (4)

 چندساله ازدواج کردید؟
سال هزار و سیصد و هشتادونه ازدواج کردم و خدا رو شکر از همسر وزندگی‌ام راضی‌ام، چون انتخاب ما، انتخاب خیلی خوبی بود. می دونید می گن: «ازدواج یک هندوانه‌ی دربسته است» و خیلی از این «دوستم داری و دوستت دارم» ها تا پشت در خانه‌ی مشترک، یعنی وقتی دو نفر زیر یک سقف می‌روند خیلی از اتفاقات گذشته شون، تصمیمات و علایق شخصی شون، علایق غذایی و خیلی چیزهای دیگر تازه مشخص می شه؛ اما من بر اساس یک منطق درست که در خانواده بهش رسیده بودم، انتخاب درستی کردم. البته من می دونستم دنبال چی هستم و خانواده‌ام خیلی کمک کردند. خدا رو شکر! من از دوره‌ی احساسات و هیجانات، گذشته بودم و عاقلانه تصمیم گرفتم. البته همسرم هم همین‌طور، ایشون در رشته‌ی حقوق تحصیل می‌کرد و نوازنده‌ی دف بود و فعالیت‌ها و تحصیلات ایشون در رشته‌ی حقوق در دو سه دوره‌ی مهم از زندگی‌ام باعث نجات من شد.

تابه‌حال شده به‌جای خریدن کادو برای همسر تون، آواز بخوانید؟
اول بگم من به عشق در نگاه اول اصلاً اعتقاد ندارم. بهتر این‌که آدم‌ها در سایه‌ی «شناخت» به «عشق» برسند، چون وقتی در عشق شناخت حضور نداشته باشه، عشق جدی نیست. برای همین ممکنه بعضی‌ها رو نیم کیلو طلا هم خوشحال نکند.hojat ashrafzade- saeid hassani nasab (11)
همسر من غافلگیر شدن رو بیشتر دوست دارد، برای همین همیشه در مناسبت‌ها سعی می‌کنم غافلگیرش کنم و خوشبختانه خیلی هم از همدیگر توقع نداریم.

 

کدام‌یک از کارها تون رو بیشتر می‌پسندید؟
قطعاً همه‌ی کارهای هنرمند برای خودش دوست‌داشتنی هست، ولی اون اثری که مردم بیشتر پذیرفتن برای خودش هم دوست‌داشتنی ترمی شود. در مورد «ماه و ماهی» این اتفاق افتاد که به قول فاضل نظری: «فضل خدا بود». من‌بعد از یک سال، هنوز برای این کار پیام و پیشنهاد اجرا دارم. موفقیت این اثر هم به پشتوانه‌ی یک گروه خوب بوده. شعر خوب ِعلیرضا بدیع و موسیقی خوبِ امیر آرش بیات.
 شاعر هم نیشابوریه، درسته؟
بله و پدرش هم اهل ادبیات. در نیشابور دورتادور مقبره‌ی خیام حوضچه‌های سه‌گوش با کاشی‌های فیروزه‌ای بود که وقتی آفتاب درون آب می‌تابید، تلألؤش با یک زاویه‌ای روی دیوار اطراف حوض انعکاس پیدا می‌کرد و این برای ما بچه‌ها تصویر زیبایی داشت. این همان تصویرهای ذهنی شاعر که حاصلش شعر «ماه و ماهی» شده است.hojat ashrafzade- saeid hassani nasab (2)

موافقید که شما نسل جوان رو با موسیقی اصیل آشتی دادید؟
خیلی از کسانی که در ژانر موسیقی تلفیقی کار می‌کنند، مثل علی زند وکیلی، گروه‌های پالت، نیوش، دنگ شو و چارتار هم موفق بوده‌اند و توانستند تحرک و اتفاق نویی در موسیقی ایجاد کنند.
البته این نشانه‌ی مهارت ما نیست؛ این نشان‌دهنده‌ی غنای این دریای بزرگ نغمات ایرانی است.

درزمینهٔ ی نغمات آیینی هم کارکردید؟
بله هشت سالی هست این افتخار رودارم تا در سالروز میلاد امام رضا (ع) در اختتامیه‌ی جشنواره‌ی رضوی و بزرگ‌ترین جشنواره‌ی وزارت فرهنگ و ارشاد در مشهد، در یک شاخه‌ی آکاپلا اثری رو تقدیم کنم و امسال هم این اتفاق خواهد افتاد. البته خیلی از هنرمندان در طول این هشت سال آمدند و رفتند. تقریباً تمام عوامل، مسئولان و مدیران تغییر کردند، ولی من ماندگار شدم و وقتی بعد از هشت سال، تماس می‌گیرند و می‌پرسند برنامه‌ات برای امسال چیه …؟ کم‌کم به این باور می‌رسی که یکدستی داره اینجا نگهت می‌دارد. خیلی حس عجیب و هرسال هم سعی می‌کنم طرح جدیدی ارائه کنم.
اجرا برای کار خیر انجام دادید؟
به‌هرحال این اعتقاد هر آدمی می‌تواند باشه و لزومی ندارد آدم درباره‌اش خیلی صحبت و تبلیغات کنه. معنای کار خیر این‌که آدم خودش خیلی علاقه‌ای نداشته باشه در موردش حرف بزند یا بنویسد. این موضوع همه جای دنیا هست. همان‌طور که «پاواروتی» در ماه‌های آخر زندگی‌اش که سرطان تمام وجودش رو گرفته بود، یک تور جهانی راه انداخت و از هر کشور هنرمندانی رو دعوت کرد. برای این کار دو هدف داشت؛ یک اینکه از بین هنرمندان جوان (خواننده و نوازنده) یک استایل خیر بسازد و دوم اینکه پولی رو که در هر کشور جمع می‌شد، در همان کشور صرف کارهای خیر شود.

چرا معمولاً تک آهنگ کار می‌کنید و آلبوم کمتر کارکردید؟
وقتی تا حدی ذائقه‌ی مخاطب رو به دست میاری، دیگه پرکاری ظلمه، البته در این موقعیت باید باحوصله‌ی بیشتری کار کنی تا اعتماد به‌دست‌آمده از دست نرود.
آلبوم جدیدم درراه هست. داریم کارهاش رو انجام می دیم و امید به خدا تا چند ماه دیگه وارد بازار می‌شود.hojat ashrafzade- saeid hassani nasab (10)