کمتر کسی است که چنین تجربهای نداشته باشد؛ اعصابخردکن و در مواقع نامناسب و بیربط. یک خط ملودی، یک بیت شعر، یا حتی یک قسمت از یک آهنگ، پشتسرهم در سر آدم تکرار میشود. یک تکه سمج و چسبناک که بیآنکه خواسته باشیم آهنگی را به یاد بیاوریم در سرمان میچرخد و تکرار میشود.
این تجربه تکرارشونده با فرآیند به یادآوردن آگاهانه و خواسته فردی تفاوت دارد. در فرآیند یادآوری آگاهانه، ذهن ما به دنبال چیزی میگردد، اما این تجربه خارج از کنترل ما است؛ مثلا صبح از خواب بیدار شدهایم و کورمالکورمال دنبال لباسها و وسایلمان میگردیم که بزنیم بیرون از خانه؛ ناگهان قسمتی از یک آهنگ ششوهشت، که شاید اصلاً متناسب با حال و اوضاع صبحگاهی نباشد، میافتد توی مغزمان و پیاپی تکرار میشود؛ دیشداندیران، دیشداندیران… یک نغمه ذهنی مزاحم که میتواند حسابی آدم را کلافه کند. گاهی هم وقتی متوجهش میشویم که شروع کردهایم به بلندبلند زمزمه کردن یا ضرب گرفتن با ضرباهنگش روی میز.
شاید فکر کنید این تجربه نادر باشد، اما برعکس، پدیدهای است بسیار رایج و معمول، اما کمتر شناختهشده. این پدیده، نامهای متفاوتی مثل «موسیقی سمج»، «آهنگ عذابآور»، «سندروم آهنگ گیرافتاده»، «موسیقی چسبنده» دارد. اما رایجترین نام که در سال ۲۰۱۳ به دیکشنری زبان انگلیسی نیز اضافه شد «کرم گوش» (Ear Worm) یا کرم مغزی نام دارد.
چرا؟
اگر بخواهیم بهطور ساده توضیح دهیم، کرم گوش یک لوپ ۱۵ تا ۲۰ ثانیهای از یک قسمت از ملودی یا قافیه یک شعر است. این لوپ میتواند از چند دقیقه تا چند روز در مغز دوام بیاورد. یکی از ویژگیهای محتمل موسیقایی که میتواند قابلیت کرم گوش شدن را داشته باشد، فواصل نزدیک موسیقایی و یا پساوندهایی با ضرباهنگهای آشنا است که بهسادگی به خاطر سپرده میشوند.
کرم گوش میتواند در زمانهایی اتفاق بیفتد که منتظر چیزی هستیم، مثلاً در صفی ایستادهایم یا اینکه در محلی عمومی بهتنهایی منتظر شخصی هستیم. یکی از دلایل این تجربه میتواند کارکرد روانی انسان برای تطابق با محیط یا ایجاد تغییر حالت روانی باشد. مثلاً ممکن است امروز زیاد حوصله نداشته باشیم اما کودک درونمان بخواهد با شیطنت پشتکوارو بزند و حالمان را عوض کند. جالبتر آنکه کرم گوش بدون حضور موسیقی و مشتقاتش اتفاق میافتد. مثلاً ممکن است تنها با یادآوری یک واژه یا خواندن یک خبر و یک کلمه مشترک در آهنگ و خبر، کرم گوش به سراغمان بیاید. مثل اینکه یکی بگوید ف و تا فرحزاد برویم. البته باید گفت کسانی که با موسیقی بیشتر درگیرند مانند شنوندگان حرفهای و موسیقیدانان آمادگی بیشتر برای دچار شدن به کرم گوش را دارند؛ چون موسیقیدانان، نوازندگان و حرفهایترها در روزمره خود درگیر به خاطرسپاری موسیقیهای مختلف میشوند.
خلاصی از شر ِ یک گوش کرمو
هرکسی برای خلاصی راهحل ویژه خودش را دارد. یکی از این راهحلها بلندبلند خواندن آن تکه از آهنگ است. مثلاً میتوانیم سرصبحی بزنیم زیر آواز و کل آهنگ دیشداندیران را بلندبلند بخوانیم، عواقبی هم دارد البته؛ مایه تمسخر شدن همخانهایهایمان! دیگر آنکه میتوان به یک آهنگ جایگزین، مثلاً به آهنگی که خیلی دوستش داریم، گوش دهیم. راهحلهای غیرموسیقایی هم وجود دارند مثل حل مسائل ساده، جدول کلمات، سودوکو یا خواندن یک کتاب. اما موسیقیدوستان همان جایگزینی آهنگ را میپسندند که بهخودیخود مثل هزارتا جدول کلمات است.
نظری داده نشده است