کم پیش نیامده است که برویم داخل مغازهای و از فروشنده فیلم یا موسیقی بشنویم «اصل میخوای چی کار، کپی که ارزونتره». دوروبریهایمان هم جملاتی مشابه همین جمله تحویلمان میدهند. این جمله، برآمده از فرهنگی است که در ایران و بعضی کشورهای دیگر در زمینه حق نشر یا همان کپیرایت وجود دارد. همه ما میدانیم که کپیرایت حق هنرمند، نشر اثر به صورت قانونی و در پی آن، استفاده هنرمند از مزایای مادی آن است و این کوچکترین کاری است که هواداران و مخاطبان میتوانند انجام دهند. از طرفی دیگر، مساله کپیرایت به این سادگیها هم نیست. در فضای موسیقی ایران، هنرمندان شاید بتوانند تا حدودی از پس اوضاع داخل کشور بربیایند، و در عین حال که پی دانلود غیرمجاز را به تن مالیدهاند، کارشان را به صورت قانونی منتشر کنند (چه در فضای آنلاین و چه در قالب آلبوم فیزیکی). اما مساله وقتی دشوارتر میشود که فردی بخواهد اثرش را با حفظ کپی رایت و به صورت قانونی در خارج از ایران منتشر کند. کاوه یغمایی جزء افرادی است که تلاش کرد اثرش در خارج از ایران به طور رسمی و قانونی منتشر شود. این گزارش روایتی است در زمینه روند انتشار آلبوم منشور و بالاوپایینهای مساله کپیرایت.
وقتی از کپی رایت حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم؟
حق نشر مجموعهای از حقوق انحصاری است که به ناشر (یا پدیدآورنده) اثر هنری تعلق میگیرد و حقوقی مثل حق نشر، حق تکثیر و الگوبرداری را در بر میگیرد. به طور خلاصه و به زبان ساده، اگر فردی اثری بیافریند (اختراع، کشف و غیره) مالک اثر است و اگر کسی بدون اجازه یا بدون ذکر منبع از اثر استفاده کند یا آن را در قالب پلتفرمهای دیگر منتشر کند، صاحب اثر این حق را دارد که شخص یا گروه مذکور را مورد پیگرد قضایی قرار دهد.
حق نشر که برگرفته از پیمان برن (Berne Convention for the Protection of Literary and Artistic Works) است، نوعی حفاظت قانونی از آثار ادبی، علمی، و هنری است و برای خالق اثر این امکان را فراهم میآورد که برای مدت زمان معیتی از حقوق انحصاری تکثیر اثر، پخش و نمایش عمومی استفاده کند. سازمان جهانی حمایت از حقوق مایملک معنوی (WIPO) مدیریت این پیماننامه را بر عهده دارد. البته باید اشاره کرد که حق کپی رایت در ابتدا با حقوق انحصاری و امتیازات چاپ کتاب آغاز و اولین اساسنامه آن در سال ۱۷۰۹ منتشر شد. در سالهای اولیه، حق نشر تنها شامل تکثیر کتابها میشد، و با گذر زمان آثار دیگر از جمله ترجمه و آثار هنری به آن اضافه شدند.
در ایران قانون حق نشر به قانون ثبت علائم تجاری که در سال ۱۳۰۴ تصویب شد، مربوط میشود. در سال ۱۳۴۸ قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان در ایران تصویب شد. همچنین ایران در سال ۲۰۰۱ به عضویت سازمان جهانی مالکیت فکری درآمد و تاکنون تعدادی از پیمانهای مربوط به مالکیت فکری را پذیرفته است. حقوق ادبی و هنری یکی از بخش های حقوق مالکیت معنوی است. صنعت موسیقی نیز در این دسته جای می گیرد. قوانین مربوط به حمایت از حقوق هنرمندان عرصه موسیقی به گونهای تهیه و تنظیم میشود که علاوه بر تضمین منافع صاحبان این حق شامل آهنگساز، خواننده، تنظیم کننده، نوازنده، شاعر و غیره، از حقوق علاقمندان و مخاطبان صنعت موسیقی نیز دفاع کند و به پیشبرد منافع ملی نیز کمک کرده باشد.
فناوری: ناجی یا قاتل؟
امروزه فناوریهای جدید هرروز بیشتر از روز قبل پیشرفت میکنند و گسترش و توسعه مییابند. رسانه با استفاده از فناوری، بیش از هر دوره دیگری قدرت دارد و میتواند خودش را در جایجای زندگیمان نشان دهد. اینترنت، تلفنهای هوشمند، تبلتها و هر محصول دیگری از این دست، جای سیستمهای سنتی اطلاعرسانی و سرگرمی را گرفتهاند. در واقع انتقال اطلاعات و دادهها از طریق این پلتفرمها سادهتر و سریعتر انجام میشود و البته هزینه کمتری هم دارد. در این میان برای انتشار آثار هنری نیز از پلتفرمهای مجازی (مثل اپلیکیشن و وبسایت) استفاده میشود. از سویی مخاطبان به این پلتفرمها راحتتر و سریعتر دسترسی دارند و از طرفی دیگر هزینه کمتری برای مخاطبان و کاربران دارد. مثلا قیمت اشتراک یکماهه به سرویسهای پخش آنلاین از جمله اسپاتیفای به طور متوسط حدود ۱۰ دلار است و قیمت دانلود آلبوم (خرید دیجیتال) در امریکا حدود ۱۳ دلارتمام میشود. قیمت همین آلبوم به شکل فیزیکی ۲۰ تا ۶۰ دلار است. در داخل ایران متوسط قیمتهای آلبومهای فیزیکی بین هشت تا بیست هزارتومان است، اما عضویت در اپلیکیشن یا سایتهای قانونی بین سه تا ده هزار تومان تمام میشود. همچنین میتوان در این سرویسها به طور رایگان و آنلاین آهنگهای موسیقی موردعلاقه خود را شنید و دنبال کرد.
از سویی دیگر، فناوری امکان دانلود غیرمجاز و پخش بدون اجازه از صاحب اثر را فراهم آورده است. مثلا در ایران خیلی راحت میتوانیم آهنگهایی را که میخواهیم دانلود کنیم. حتی روشهایی وجود دارد که میتوان از سایتهای خارجی موسیقی دانلود کرد: بیشک ابتکار ایرانیها در این زمینه در صدر جدول قرار دارد. حتی سایتهایی هستند که نسخه عمومی و رایگان اثر هنرمند یا برنامهنویس را میفروشند. تنها کسی که این وسط، دستش خالی میماند و ممکن است ناامید شود، صاحب اثر است.
کمی آن سوتر!
حالا در میان این همه مشکلات، مشکل دیگری هم به چشم میخورد که شاید در میان بلبشوی کپی رایت در ایران آنقدرها که باید در موردش صحبت نشده باشد. اگر صاحب اثری در داخل ایران، بخواهد کارش را در خارج از ایران منتشر کند، چه؟ غیرممکن است؟ عموما هنرمندان داخل ایران یا خودشان از خیر این مساله و شرهای پنهانش میگذرند، یا اینطور عمل میکنند که به شرکتهایی در خارج از ایران پول میدهند که اثر را منتشر کنند. این شرکتها یا طبق مسائل اخلاقی اثر را منتشر میکنند، یا اثر را منتشر نمیکنند، یا به صورت غیرقانونی اثر را منتشر میکنند و حقوق هنرمند را نادیده میگیرند. هنرمند هم چون به صورت قانونی و رسمی، چیزی در دست ندارد، نمیتواند شکایت کند و راه به جایی ببرد.
«منشور»، آلبومی که در کنار برترینهای موسیقی جهان قرار گرفت.
برجام و به دنبال آن، رفع تحریمها اوضاع را تاحدودی در زمینه صنعت موسیقی تغییر داده است. هنرمندی که اخیرا سعی داشته آلبوم جدیدش را از داخل کشور را به صورت قانونی در خارج از ایران منتشر کند، خواننده راک، کاوه یغمایی است. انتشار این آلبوم در آیتونز و ۲۷ پلتفرم دیگر به کمک نواک و همکار خارجی این پلتفرم موسیقی، طبق قراردادی رسمی و حقوقی در دوم آگوست (۱۲ مرداد) صورت گرفت و نواک آمار جالب توجهی را از سرویسهای موسیقی بین المللی دریافت کرد. بنا بر گزارشهای دریافتی نواک که در صفحه رسمی اینستاگرام کاوه یغمایی هم منتشر شد، در رخدادی کمسابقه در موسیقی ایران، رتبه فروش آلبوم کاوه یغمایی در شش ساعت اول در شاخه موسیقی جهان در کشور کانادا هفتم و در آلمان دوازدهم شده است.
کاوه یغمایی (۱۹۶۸ م. تهران) آشنایی با موسیقی و نوازندگی گیتار آکوستیک و نیز الکتریک در سبکهای مختلف (به ویژه راک) را به عنوان سبک تخصصی و مورد علاقه نزد پدر (کوروش یغمایی) در خانواده آغاز کرد. ورود به هنرستان عالی موسیقی در ۹ سالگی و آموزش تخصصی پیانوی کلاسیک نزد استاد نامدار نوین افروز و نیز آموزش همزمان آهنگسازی، آرایش سازها و نوازندگی گیتار و غیره را آموخت. بعد از انقلاب اسلامی، فراگیری موسیقی را در هنرستان عالی موسیقی پسران و فارغ التحصیلی با ساز تخصصی فلوت ادامه داد. در سال ۱۳۷۳ با ورود به دانشگاه و فراگیری تخصصی گیتار کلاسیک فعالیت حرفهای در زمینه ضبط موسیقی و آهنگسازی را آغاز کرد. اولین آلبوم او با نام مترسک با آهنگسازی، تنظیم، نوازندگی و خوانندگی خودش در سال ۱۳۸۲ منتشر شد. کاوه برای پیگیری موسیقی روز دنیا و همچنین ایجاد همکاری با موزیسین های بین المللی ایران را ترک کرد. او پس از آن در ونکوور اقامت گزید. آلبوم دوم خود را با نام سکوت سرد توسط کمپانی ترانه در سال ۱۳۸۶ منتشر کرد. همهچیز بعد از سال ۱۳۸۶ در سکوت بود تا اینکه امسال طلسم این سکوت شکست و «منشور» منتشر شد.
تولید آلبوم منشور چندین سال زمان برده و کار آهنگسازی همه قطعات برعهده کاوه یغمایی بوده است. ضبط قطعات این آلبوم در کشور کانادا و با همکاری اعضای گروه مشهور «نیکل بک» انجام شده و اشعار آن نیز از سروده های روزبه بمانی، حسین غیاثی، میثم یوسفی و نیلوفر فرزندشاد هستند.
آلبوم منشور نه قطعه در سبکهای راک و هاردراک را شامل میشود. «منشور»،«یادش بخیر»، «خاطرهبازی»، «۴۸ ساعت»، «زخمی»، «خصوصی»، «شب سرد»، «کوچه» و «تردید» عناوین قطعات این آلبوم به تهیهکنندگی «مجید عبدی» است. در این قطعات شاهد تنظیم و سولوهای (تکنوازی) بینظیری هستیم که شنونده را شگفتزده میکند. ضرباهنگ بالا و قوی آهنگها که با همکاری نوازندگان برجسته، صورت گرفته، مخاطب را وسوسه میکند که چندباری آلبوم را پشتسرهم گوش کند. منشور آلبومی پرشور است که در آن با شور و فریاد کلاسیکراک مواجهیم.
کاوه یغمایی در این آلبوم با چهرههای سرشناسی همکاری کرده که یکی از آنها کوروش یغمایی است. دیوید استیل، ساتگین یغمایی و نیلوفر فرزندشاد به عنوان همخوان با کاوه یغمایی همکاری کردهاند. دنیل ادیر، نوازنده درامز، دیوید اسپایدل، نوازنده گیتار باس و برایان پولسن، نوازنده گیتار الکتریک این اثر هستند و کاوه یغمایی علاوه بر خوانندگی و نوازندگی گیتار الکتریک، گیتار آکوستیک و کیبورد هم نواخته است.
دانیل ادیر نوازنده درامز، سازهای کوبهای، و تنظیم کننده موسیقی اهل کانادا است. او بیشتر به دلیل همکاری با Nickelback و گروه ۳ Doors Down شناخته شده و با گروههای Suspect و Martone نیز همکاری داشته است. دیوید اسپایدل در حال حاضر این گروه با استودیو Lion Records درحال همکاری است. او همچنین کلاسهای آموزشی خود را برپا کرده و کارگاه ملی گیتار آمریکا و مراکز آموزش موسیقی را تاسیس کرده است. او در این راه با McQuade، Erikson Music، MarkBass Amplifiers، Digitech، Gator Cases و بسیاری دیگر همکاری کرده است. همچنین از دیگر اجراها و برنامههای ضبط شده وی در تئاتر ملکه الیزابت با همراهی مایک میکلاو، برایان پولسن، دیوید مارتن، گریس تنگ و اعضای گروه Vancouver Youth Orchestra بوده است، که در این بین پولسن سرشناسترین آنها است. برایان پولسن نوازنده گیتار این آلبوم است که تقریبا در تمام سبک های موسیقی جهان شامل راک، پاپ، موسیقی خاورمیانه، بلوز، کانتری و موسیقی ترکیبی فعالیت کرده است و در حال حاضر برای کارگاه ملی گیتار آمریکا سمینار برگزار میکند و با گروه لاتین Kadabra، گروه فانک The Funk Bos و گروه هندی فیوژن Tamburarasa برنامه اجرا میکند. درواقع این اثر، محصول همکاری این افراد برجسته با یکدیگر است که به موفقیتی کمنظیر ختم شده است.
راهی طولانی
آیا استقبال بینظیر مردم در داخل و خارج از کشور، نشانهای است از بهبود در زمینه کپیرایت و حق و امتیازات انتشار؟ پرواضح است که رکورد فروش آلبوم کاوه یغمایی در خارج از ایران بسیار قابل توجه بوده است. این مساله را میتوان از چند وجه نگاه کرد. ابتدا آنکه در خارج از ایران قوانین سفتوسختتری نسبت به داخل ایران وجود دارند و از دانلود غیرمجاز اثر جلوگیری میکنند. این قوانین، پشت اثر و هنرمند میایستند و اجازه سوءاستفاده به هیچ نهاد یا شخصی نمیدهند؛ دوم آنکه فرهنگ استفاده از آثار هنری در کشورهای توسعهیافته (که احتمالا تحت تاثیر رسانه و تبلیغات نیز شکل گرفته است) کاملا متفاوت با فرهنگ داخلی ما است؛ در ایران مساله این است که هرطور شده از طریق آسانترین و ارزانترین راه به اثر دست پیدا کنیم؛ در این میان مسائلی مانند حمایت از هنرمند مورد علاقهمان رنگ میبازد. درحالیکه سادهترین و منطقیترین اصل اخلاقی درک این مساله است که هنرمند برای این اثر زحمت کشیده است و انتظار دارد بخشی از زندگیاش با انتشار اثر، تامین شود. انتظار زیادی هم نیست.
با همه این احوالات سالهای سال است که امتیازات و حقوق هنرمندان در ایران نادیده گرفته شده و زمان زیادی میبرد که بتوانیم اوضاع را کاملا بهبود ببخشیم. نواک در راستای تحقق بخشیدن به این امر، برای انتشار آلبوم منشور کاوه یغمایی در خارج از ایران بستری را فراهم کرده تا دیگر هنرمندان نیز بتوانند آثار خود را به صورت قانونی و سادهتر از قبل به دست مخاطبان خود در سرتاسر جهان برسانند؛ به قول صمد بهرنگی در داستان عروسک سخنگو «نور هر چقدر هم ناچیز باشد، بالاخره روشنایی است». اما باید توجه داشت که راه بسیار طولانی و پرخطر است.
نظری داده نشده است