خانم بریمانی خیلی خوشحالیم در خدمتتون هستیم…
سپاس گزارم.
یه بیوگرافی کوچیک، شما متولد۶٣ هستین؟ چه ماهی؟
بله، فروردین!
به صورت آکادمیک شروع کردین موسیقی رو؟
بله هم هنرستان موسیقی و هم دانشگاه، من اولش هیچ انگیزه ی هنری نداشتم اما چون پسر خاله هام نقاش و هنری بودن روم تاثیر گذاشتن و من ١٠ سالم بود که آزمون ورودِی هنرستان موسیقی رو دادم. خانواده هم اون موقع زیاد راضی نبودن، من اولین آزمونم آزمون گوش بود و قبول شدم بعد رسید به آزمون ساز. هم دوره ای های من اون موقع خانم پگاه آهنگرانی و ترانه علیدوستی و گلشیفته فراهانی بودن همه از خانواده های هنری،
ساز منو آقای علیزاده انتخاب کرد و گفتن یه سازی برات انتخاب میکنم بزرگ که شدی اگه توش موفق شدی بیا حتما بگو به من، که من واقعا قدردانشان هستم.
پس یعنی از ١٠ سالگی شروع کردین به کمانچه زدن؟میشه چند سال؟
بله میشه ٢١ سال.
الان هم مدرس صدا و سیما هستین؟
بله کمانچه آموزش میدم، اونجا بچه های ٧ سال رو قبول می کنیم و بعد دیگه بستگی به استاد داره که تا چند سالگی قبول میکنه. بعد هم که کلاسای ارف رو تموم کردن، کلاس ساز شناسی دارن و بعد سازشون رو انتخاب میکنن.
شما برای دل خودتون ساز زدین یا میخواستین به اینجایی که هستین برسین یا هنوز به جایی که خواستین نرسیدین؟
١٠٠٪ سومیه چون من آدم لجبازی هستم و پدر و مادر هم عقیده داشتن هر کاری که میکنی باید تا تهش انجام بدی. همیشه دوست دارم جلوتر برم و همونجایی که هستم نمونم اما به اون احساس رضایت از خودم رسیدم. من یادمه ١۶ سالم بود که نقطه پرتاب بزرگی برام اتفاق افتاد. ممنونم از آقای مجید اخشابی، ایشون رهبر ارکستر هنرستان بودن. ٢ نفر از بچه هایی رو که کمانچه میزدن رو انتخاب کرده بودن و تار باس که من بودم و خانم ماهگل امامیان، ۴ ماهی رو روی من کار کردند که نت هاشونم خیلی سخت بود ولی واقعا به من کمک کرد و منو ساخت و ٢ سالی در خدمتشون بودم و منو انتخاب کردن برای جشنواره جاده ابریشم.
با آقای اخشابی رفتم یه سفر ٢۵روزه که آقای ناهید و سپیده خداوردی هم بودن، من آرزو داشتم که حتی باهاشون سفر های خارجی برم چون اون موقع من بچه ای بودم که تازه شروع به کار کرده بودم. این خیلی کمکم کرد و کلاس های آقای کامکار و بعد هم که آقای مقدسی.
یعنی از سال ٧٣ به صورت رسمی و حرفه ای کمانچه زنی شروع شد؟
بله قبلش هم خیلی از نکاتی که یاد گرفتم مدیون آقای فرج پوری هستم، اما میتونم بگم پیشرفتمو مدیون آقای کامکار هستم.
بعد از آقای کامکار یک سال و خورده ای کاری نکردین تا دانشگاه تموم شه؟
فقط گروه ها بودن، که یه گروهی هم بود به نام گروه سرمد که اون منتفی شد. بعد با خانم روشنک نوری کار کردم، بیشتر آلبوم تولید می کردیم، بعد هم سعادت داشتم در خدمت خانم صیادی بودم.
شما اون موقع یه نوازنده ی حرفه ای شده بودین؟
هنوز نه؛ اون موقع ها نشده بودم چون باید تجربه کسب می کردم. یه اتفاق خیلی خوبی ام که اون موقع افتاد آقای فرهودی بودن که خانومشون دوست صمیمی من بودن که خیلی خوب بود و از همون موقع ها این دوستی ادامه داره تا الان و حکم پدر رو دارن برای من و یه لطفی به من کردن و منو با دنیای ضبط آشنا کردن.
پس یعنی اولین ضبط تون از استودیوی پاپ شروع شد؟
بله بله! خیلی شانس بزرگی بود. بعد رسید به سریال ها که بیشتر هم برای ماه رمضان بود بعد هم سینما و ضبط های سفارشی…
خب یه چندتا اسم برای ما می برید از کارهای که کردین؟
سریال مهر طوبی،برای آقای محمد محمدعلی؛ برای اقای ابطحی ساز زدم.
هم دوره ای های شما که کمانچه میزدن کسی هست که به اینجا ها رسیده باشه؟
هم دورها خانم حسنا پارسا، سونیا نظامی و پگاه خیردوش بودند، حسنا کار میکنه؛ با گروه رستاک هم کار کرده ولی از لحاظ موفقیت بالا بخواین که من خیلی هم دوسش دارم، پگاه خار کن هستش.
برسیم به اجراهای لایو؛ اولین استیج روکی تجربه کردید؟
١۶سالم بود، ولی سالی ١٠ الی ٢٠ تا بوده تا الان؛ ولی الان فقط تو گروه خودم کار می کنم و تو گروه های دیگه ضبط میرم و با یه گروه اروپایی هم کار میکنم و تقریبا ۴ ماه سال رو نیستم.
با گروه اروپایی کی ها تمرین میکنین؟
هر موقع میریم یک هفته قبل از اجرا روزی ٨ ساعت تمرین می کنیم.
پس خیلی خوش میگذره آدم نوازنده باشه؟
والا اینو موافقم. خیلی خوش می گذره اما سختی هم داره؛ من بوده که اجرا داشتم با … که اونجا مثلا دستمزد مارو نمیدادن! برای همین هم هست که دیگه اول دستمزد می گیرم؛ چون بوده که اجرا رفتم با آدم های به نام ولی خب هنوز که هنوزه دستمزد منو ندادن، میدونین تو ایرانه که همه چیز خواننده محوره اما تو کشور های دیگه این طور نیست. گروه و کار همه ی گروه مهمه و این مشکلیه که فکر نکنم حل بشه؛ خوشبختانه من با آقای رییسی که کار میکنم ١۵ سال دوره ی موسیقی دیدن با اینکه بازیگر و دوبلور بودن.
پدر که فکر نمی کردن این اتفاقات بیوفته! به جایی برسین که سالی ۴ ماه نباشین، برخورد خانواده به چه صورت بود؟
خیلی خوب!
یعنی هیچ مشکلی با سفرها و اتفاقات کاری و ضبط های بی موقع ندارن؟
نه خدارو شکر پدرهیچ مشکلی نداشتن و از ١۶ سالگی سفرهای من رو پذیرفتن ولی خوب من هـرچقدر سنم بالا میره بیشتر درکشون می کنم، ولی خدارو شکر خانواده ای داشتم که از همه نظر پشتم بودن.
چی شد که به اون گروه خارجی رسیدین؟
من با یه گروهی کار می کردم به نام روزنه که خانم سابق آقای شهرام ناظری بودند. ما با ایشون یه اجرایی داشتیم تو هلند که نوازنده ی ساکسیفون این گروه اروپایی به عنوان ناظر اومده بودند. بعد من تا ۴- ۵ سال فقط فیسبوکی با ایشون رابطه داشتم تا این که پیشنهاد این کارو به من دادند و به نظرم جذاب اومد. یه ویدیو تو یه استودیو ضبط کردم براشون فرستادم قبول کردن و من رفتم.
چی شد که رسیدین به داستان غیر مجازها؟
من از سانسور خوشم نمیاد. واقعیتش اینه که چندتا کار زدیم برای آقای مرتضوی و مهرنوش و وقتی برای خانم گوگوش بهم پیشنهاد کار شد با کمال میل پذیرفتم انگار که آرزوم برآورده شده بود.
یعنی این کار یه کار دلی بود؟
بله!
هزینه هاش چه طور بود؟
همون قدر که اینجا پرداخت میکنند هیچ فرقی نداشت!
شما پشت آلبومتون آرم یک شرکت فرهنگی هنری بود که کم اسم و رسم نیست”اکسیر نوین” ناشرتون بودند؟
نه اکسیر نوین مجوز های منو گرفتن.
بازم تو فکر آلبوم هستین؟
اصلا؛ اینجا نه ولی با اون گروه اروپایی یه آلبوم تهیه کردیم.
باز پخش تو یه کشور دیگه چطور؟
این کارو توی هلند کردم که اونجا خیلی اتفاق بهتری افتاد.
پس این آلبوم به نتیجه خواهد رسید؟
بله تو سایت موسیقی ما جز برترین ها شده بود تو نظر سنجی ها که گرفتن. استادای خودم راضی بودن و کسایی که گوش میدادن ٩٠٪ شون دوست داشتن و این خیلی شانسه و به نظر خودم هیچ وقت از مد نمیوفته و همیشه تازگیشو داره، دوست داشتم که از ۵ تا سبک استفاده بکنم.
این یه محک بود؟برای آلبوم بعدی؟
والا از اولش به فکر آلبوم بعدی نبودم ولی به فکر آلبوم بعدی با اریفا ( گروه اروپایی) هستم.
برسیم به کنسرت ها، شما قراره اجرا داشته باشید؟
بله به امید خدا مرداد ماه.
همه کاراش انجام شده؟
همه کارها انجام شده فقط باید مجوز ارشاد رو بگیریم.
بچه های گروه رو معرفی میکنین؟
مینو قاسم پور نوازنده ی قانون هستن، شایان ریاحی، پرهام پیمان پور نوازنده ی باس، عسل ملک زاده نوازنده ی دف، غزل مهدوی نوازنده ی پیانو،نیلوفر ابراهیمی فلوت، نیما رییسی خواننده
کنسرت پاییز برلین چه جوری اتفاق افتاد؟
شب قبلش تماس گرفتن آقای نیکبخت و گفتن که یه گروه می خوایم قبول کردیم و ۴ ساعت تمرین داشتیم و بعدم اجرا…
حرف اخر؟
من فقط یه تشکر خیلی ویژه دارم از آدمی که خیلی منو تو زندگی ساپورت کرده و همیشه پشتم بوده نامزد خودم پرهام صوفی خیلی تشکر می کنم و واقعا سپاس گزارشم و خدارو شکر می کنم که این آدم تو زندگیمه از پدرو مادرم هم خیلی ممنونم.
نظری داده نشده است