«همهچیز امشب زنده است. همین مهم است… لعنت به نمایشهای غیرانسانی مسخره. ما موسیقی الکترونیک را زنده نگه میداریم، در غیر این صورت، نتیجه نهایی آن، بنبست و نابودی است».
این جملهها روی صفحه نمایش بزرگی پشتسر هالی هرندون نشان داده میشد که امسال در لسآنجلس اجرا داشت. این پیغام، در جایجای اجرای او همان چیزی بود که مخاطبان انتظار داشتند. نوعی بینظمی در همه مجموعه به چشم میخورد و در عین حال با سختافزارها، نرمافزارها، خواننده، سیستم پردازش دیجیتال هماهنگ است. اجرا، ایستا نبود. در واقع میشود به اجرای هرندون هر لغتی را نسبت داد، غیر از ایستا و راکد. بعضی موقعها حس موسیقی بازیها را میداد، گاه شبیه یک آرشیو درستوحسابی از موسیقی امبینت میشد و گاه هم موسیقی نمایشی بود که اوج و فرود دارد. همه اینها است که باعث میشود هرندون یکی از مهمترین اعضای هنرمندان الکترونیک باشد.
فناوری جدید هم به عنوان واسطه عمل میکند و هم به مثابه پیام. بنابراین گفتن اینکه در کدام قسمت از موسیقی، ماشین تمام میشود و انسان آغاز به کار میکند، دشوار است. نکته اصلی ماجرا هم همین است. اشتباهها اجتنابناپذیرند.
هرندون درباره موسیقی الکترونیک گروه خود میگوید «مساله اینکه «زنده» به چه معنا است، مورد بحث است. ماشینها برای اجرای موسیقی و وظایف موسیقایی، بهراحتی برنامهریزی میشوند. ما باید از خودمان بپرسیم: کدام قسمت از اجرا باید زنده باشد؟ چه فرصتهایی داریم که در برنامه زنده از آن بهره ببریم و از جنبههای مکانیکی کار دور شویم»؟
به یک معنا، موسیقی الکترونیک از زمانی که ابزارها ایجاد شدند، وجود داشته است و در موسیقیهای راک و پاپ دهه ۱۹۶۰ به کار گرفته شدند. در ادامه این گزارش به موسیقی الکترونیک، مخاطبان آن و هنرمندان مشهور الکترونیک خواهیم پرداخت.
نظری داده نشده است