بازگشایی موسیقی ملی با مدیریت هنری و رهبری فرهاد فخر الدینی آغاز به کار کرده است.

فرهاد فخر الدینی در سال ۱۳۱۶در تبریز به دنیا آمد پدر فرهاد رهبر ارکستر موسیقی ملی ایران بوده است.
فخرالدینی ردیف های آوازی را نزد احمد مهاجر فراگرفت و چندی بعد وارد دوره عالی هنرستان شد ودر حالی که تحصیلاتش در هنرستان به پایان نرسیده بود از سوی ریاست وقت هنرستان حسین دهلوی دعوت به تدریس در همان هنرستان شد و به گفته ی خود فرهاد از سال ۵۲ تا ۵۸ رهبر ارکستر بزرگ رادیو و تلوزیون بود و در سال ۷۷نیز رهبری موسقی ملی بعد از انقلاب را بازگشایی کرد که آواز آن با استاد شجریان بود.

در ادامه ایشان گفتند که: موسیقی ملی ایران بعد از مشروطیت شکل گرفت که در‌واقع مؤسس آن درویش خان بودند که بعدها آقای وزیری یک ارکستر ملی تشکیل دادند و ده یا دوازده سال بعد روح الله خالقی هنرستان موسیقی را.
فخر الدینی نیز گفت : ما آمده‌ایم کار کنیم و خدمت بکنیم.
همچنین علی رهبری مدیر ارکستر سمفونی ایران نیز در این نشست حضور داشت که پس از ده سال به ایران بازگشت تا ارکستر که سه سال تعطیل بود را دوباره به روی صحنه ببرد.
آقای رهبری اعلام کرد که باعث افتخار من است که دوباره در خدمت آقای فخرالدینی هستم و با ایشان کار می‌کنم و در ادامه گفتند که یک ارکستر معاصر خواهیم داشت که در تمام مدت برنامه ماهانه اجرا کنیم و همچنین آقای قضات گروهی دارند که در بخش اپرای ما خواهند بود که این برنامه از مهرماه اجرایی می‌شود و آقای اوهانیان رهبر کر که او هم بک ارکستر سازهای واقعی ملی ایران است را خواهیم داشت که یک ارکستر ملی با سازهای ملی داشته باشیم مانند دیگر کشورها مانند ترکیه و آذربایجان.
گروه تار، گروه سنتور، گروه کمانچه و تنبک و حتی طبل هم می‌تواند باشد و تمام سازهای ایرانی که می‌شود آهنگسازهای خوب ایرانی را تشویق کنیم که برای این چنین ارکسترهایی قطعه بنویسند.
در ادامه ی این نشست یکی از خبرگزاری ها گله ای به آقای رهبری داشتند به دلیل توهینی که به خبرنگاران کرده بودند که در نهایت به طور کاملاً صریح عذر خواهی کردند.
سؤالی که در ابتدا پرسیده شد میزان دستمزد قرارداد آقای فخرالدینی و رهبری بود که آقای جمالی (رئیس بنیاد رودکی) گفتند این مسأله ی ورود به قرارداد بسیار شخصی و حقوقی می‌باشد که به اعتراض خبرنگاران منجر شد و در نهایت آقای جمالی اظهار کردند که مبلغ آقای رهبری برای اجرا بیش از مقداری بود که ما می توانستیم پرداخت کنیم که در تکمیل صحبت‌های آقای جمالی آقای رهبری گفتند که من از جاهای دیگر مبلغ گزاف تری را پیشنهاد داشتم و در ادامه جمالی افزود ایشان رهبری ارکستر سمفونیک و مدیریتی و اپرتوارهای جدید و تکراری که ساخته شد را عنوان کردیم و ایشان در نهایت گفتند هر چه شما بدهید من قبول می‌کنم که ماهانه هزار پانصد یورو برای مدیریت هنری و برای اجرای هر رپرتوار جدید مانند یک رهبر مهمان که صحبت ایشان توسط آقای رهبری قطع شد و اعلام کردند رقمی که به من در جاهای مختلف داده شده با هم فرق دارند مثلاً در ارکستر مادرید ۲۵ سال پیش حقوق آقای رهبری از همه بالاتر بوده چیزی حدود ۱۶۰۰۰یورو برای ۵ روز و ۱۰ سال پیش برای ۷ شب اجرا در مادرید ۹۰۰۰ دلار یا ۱۰۰۰۰دلار.
سؤال دیگر که از فخرالدینی پرسیده شد این بود که با وجود مخالفت دو رهبری موسیقی ملی و سمفونیک برای شما چه شرایطی ایجاد شد که حاضر به همکاری شدید؟ آقای فخرالدینی در پاسخ گفتند من هنوز معتقدم که دو ارکستر باید با دو وظیفه ی جداگانه کار کنند و هر دو باید مستقل باشند که با این نظر من آقای مرادخانی و دیگر دوستان موافقت کردند و موسیقی ملی به آن هدفی که داشتم نزدیک شده.
سؤال شد که چرا از خوانندگانی مثل استاد ناظری و شجریان در این ارکستر ها استفاده نمی شود؟
رهبری در پاسخ گفت که این‌جانب هیچ گاه از نزدیک با آقای شجریان تماس نداشتم و با آقای ناظری در حد کمی آشنایی داشتم و استاد فخرالدینی در پاسخ به این سؤال می‌گوید که باعث افتخار ماست که استاد شجریان با ما همکاری کنند منتهی آقای جمالی باید پاسخگو باشند و آخرین سؤالی که از آقای فخرالدینی پرسیده شد این بود که آیا باز هم به روش موسیقی گلها موسیقی ملی اجرا خواهد شد؟
پاسخ فخرالدینی به این سؤال منفی بود که کارها با تکنیک بسیار بالاتری اجرا خواهد شد اما تنظیم ها را تغییر نمی دهیم.

e9

e10

e11

e12

e13

e14

e15

e16

e17

e18

e19

e20

e21

e22

e23

e24

e25

e1

e2

e4

e5

e6

e7