اگر نگوییم برای همه، برای اکثر ما موسیقیای هست که دوست داشته باشیم و روز و شبمان را با آن سر کنیم، در زمانهای دلگیری همراهمان شود و با ما هایهای اشک بریزد یا بزند روی شانهمان و بگوید: «غمت نباشه رفیق». اما وای به روزی که وسط زمین و هوا بمانیم و موسیقی موردعلاقهمان را روی گوشی یا آرشیو موسیقیمان پیدا نکنیم. حال خوبی نیست، یکهو تنها میشویم؛ واقعاً تنهای تنها. همینجا است که حق با مخاطبی است که ما باشیم.
مخاطب موسیقی _ که ما باشیم _ حق دارد به موسیقی موردعلاقهاش دسترسی داشته باشد. حتی پیشتر از آن! مخاطب موسیقی حق دارد که بتواند به سرویسی دسترسی داشته باشد که بتواند در آن موسیقیهای مختلف را گوش کند و از بین آنها موسیقی موردعلاقهاش و رفیق لحظههای سختش را پیدا کند. مخاطب موسیقی _ که ما باشیم _ باید بتواند یک لیست بلندبالا از موسیقیهای متنوع داشته باشد و هرکدام را که دلش میخواهد، انتخاب کند. این حق، اگرچه درگذشته شاید حق مخاطب حساب نمیشد، امروزه یک حق مسلم مخاطب موسیقی و دیگر هنرها است.
اصلاً از دنیای هنر و فرهنگ بیرون میآییم و میرویم به یک فروشگاه لباس! همهی لباسها آویزان در رگالها، مرتب و رنگارنگ. حالا فرض کنیم میخواهیم یک لباس را انتخاب کنیم، فروشنده میآید و میگوید “این لباس پرو نداره، باید بخریش بعد!”. به! چه وضعیتی! نمیشود که ده دست لباس خرید و بعد امتحان کرد دید به ما میآید یا نه. البته که ارزش معنوی و مادی موسیقی با لباس قابلمقایسه نیست اما بههرحال نمی شود که هزاران هزار لوح فشرده خرید که در نهایت صدتایش را هم دوست نداشته باشیم. اصلا فرض کنیم که بودجهاش را هم داشته باشیم، این آرشیو بیسروته موسیقی را کجا نگه داری کنیم؟ ما بهعنوان مخاطب موسیقی باید بتوانیم با موسیقیهای مختلف آشنا شویم بدون اینکه مجبور باشیم یکی یکی همهشان را بخریم. باید جایی باشد که با اندک هزینه بشود به موسیقی ها دسترسی داشت و بشود سرفرصت گوش داد. اینطور است که میتوانیم موسیقی موردعلاقهمان را بشناسیم و انتخاب کنیم، بعد یک سری را بگذاریم یک گوشهای، پلی لیستی درست کنیم برای روزهای مبادا و تنهاییمان، زمانهای ترافیک و خستگی یا ناامیدی از همه، نه؟
نواک این حق را به مای مخاطب موسیقی میدهد. گسترهای متنوع از موسیقیهای جورواجور را در اختیارمان میگذارد و میگوید: «خودت انتخاب کن»!
نظری داده نشده است