ارکستر سمفونیک تهران به رهبری «امیل تاباکوف» و مدیریت هنری «علی رهبری» ساعت ۲۱ شنبه ۲۴ بهمنماه در چهارچوب سیویکمین جشنواره موسیقی فجر به روی صحنه رفت. در این اجرا که در تالار وحدت برگزار شد به تریتب چهار قطعه محلی گرگانی از محمد سعید شریفیان، «رومئو و ژولیت» اثر چایکوفسکی و «سمفونی دنیای نو» اثر دورژاک به مرحله اجرا درآمد.
بخش اول کنسرت شنبهشب ارکستر سمفونیک تهران به اجرای ۴ قطعه از «سعید شریفیان» اختصاص داشت که زیبا جان، نوای عروسی، نرگس غلهفانی و ورساقی نام داشتند. این اثر که در سال ۱۳۶۹ در تهران نوشته شده از طریق به کارگیری مجموعهای از موسیقی محلی ایرانی به وسیله آهنگساز به دنبال وسعت بخشیدن به فضای موسیقی آن زمان ایران بوده است. این قطعات بر اساس چهار ملودی از موسیقی خطه گرگان ساخته شده که از ملودی مازندران در کتاب مرحوم روحالله خالقی انتخاب و استخراج شده است در حالی که هر کدام در اصل چند میزان بیشتر نیستند.
اجرای این چهار قطعه توسط ارکستر سمفونیک نشان داد با وجود تم و بنمایه گرگانی که همه این آثار داشتند؛ اما هرکدامشان فضای متفاوتی از موسیقی منطقه مورد نظر را ارائه میدهند. با این توضیح که به عنوان مثال قطعه اول ریتمیک و سریعتر از بقیه قطعات بود و در قطعه دوم با استفاده ویژه از سازهای بادی خاصه فلوت، تنظیمکننده قصد ارائه بار دراماتیک قطعه را داشته است.
پس از پایان این بخش محمدسعید شریفیان سازنده ۴ نغمنه محلی (گرگانی) با دعوت امیل ناباکوف به روی صحنه آمد و با او، بردیا کیارس( کنسرتمایستر) و امین زمانخان(ویولنآلتو) دست داد. او در ادامه با ادای احترام به حاضران در سالن که با شوقی مثالزدنی تشویقش میکردند صحنه را ترک کرد تا ارکستر برای اجرای بخشهای بعدی کنسرت آماده شود.
در ادامه نوبت به اجرای اورتور رومئو و ژولیت یکی از آثار برجسته پیوتر ایلیچ چایکوفسکی آهنگساز شهیر روسی رسید.
نکته مهم در اجرای این بخش از اجرا، رهبری مثالزدنی امیل ناباکوف رهبر بلغاری این کنسرت بود که درست همانند ویژگیهای آهنگسازی چایکوفسکی، به شدت احساس و رمانتیک کار را ارائه داد. از سوی دیگر نظم موجود در کار او و حرکات دقیقش، باعث ارتباط حسی و چشمی خوبی میان او و اعضای گروه شده بود.
فراز و فرود موجود در قطعه اجرا شده از یک سو و شیوه رهبری تاباکوف از سوی دیگر موجب شده بود حتی مخاطبانی که شنوندگان حرفهای موسیقی ارکسترال غربی به حساب نمیآیند تمام توجه خود را معطوف به اجرای ارکستر سمفونیک کنند.
ارکستر در بخشهایی از اجرا با استفاده از داینامیک قوی و ارکستراسیون حجیم به بیان داستان موجود در قطعه «رومئو و ژولیت» کمک میکرد. نکته جالب در مورد این قطعه احتمالا چه در موقع نوشته شدن توسط چایکوفسکی و چه حالا در موقع اجرا توسط ارکستر سمفونیک تهران وجود تضاد و استفاده از المانهای مغایری چون خشم و آرامش به فاصله بسیار کوتاهی از هم بود. این خود بر شنیدنیتر شدن کار میافزود.
پس از پایان این بخش از اجرا، ارکستر در همراهی بلا حاضران در سالن رهبر بلغاری را تشویق کردند. این تشویقها آنقدر ادامه پیدا کرد که تاباکوف دوبار به روی صحنه آمد و در بار دوم به تشویق ارکستر پرداخت. با پایان یافتن بخش اول اجرا، ارکستر صندلیهای خود را ترک کردند و پس از ۱۰ دقیقه دوباره بارگشتند.
در این بخش سمفونی دنیای نو اثر آنتونین دورژاک به مرحله اجرا درآمد. این سمفونی که در میمینور ساخته شده دارای چهار موومان است.
موومان اول سمفونی دارای مقدمه کوتاهی بود و لحن رومانتیکی داشت. نکته مهم تکرار این لحن در سراسر کار بود. بخش دوم اما آرامش را نشانه گرفته بود و در ادامه به آهنگ دیگری میرسید. موومان سوم از المان شادی و سرور لبریز بود و موومان چهارم به عنوان یک پایان قدرتمند کار را در اوج خروش به پایان میرساند.
اجرای این سمفونی با انرژی که در آن لبریز بود باعث شد حاضران در سالن برای مدت زمانی نسبتا طولانی به تشویق اعضای ارکستر و رهبر مهمان آن امیل تاباکوف بپردازند.
نظری داده نشده است